الكتاب: سؤال وجواب پيرامون مسائل حج (فارسي)
المؤلف: السيد الگلپايگاني
الجزء:
الوفاة: ١٤١٤
المجموعة: فقه الشيعة ( فتاوى المراجع )
تحقيق:
الطبعة:
سنة الطبع:
المطبعة:
الناشر: دار القرآن الكريم - قم المشرفة - ايران
ردمك:
ملاحظات:

سؤال و جواب
پيرامون مسائل
حج
مطابق با فتواى
حضرت آية الله العظمى
فقيه اهل بيت العصمة
آقاى حاج سيد محمد رضا
گلپايگانى
متع الله المسلمين به طول بقائه
1

بسم الله الرحمن الرحيم
و لله على الناس حج البيت
من استطاع اليه سبيلا
2

مقدمه بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله رب العالمين و صلى الله على محمد
وآله الطيبين الطاهرين
يكى از عبادات بزرگ و پر بار اسلامى، حج بيت الله است. آيات
متعدده قرآن كريم با آن تعبيرات خاص و بيان محكم و قاطعانه و نيز احاديث
و روايات خاندان وحى در پيرامون حج حكايت از اهميت و ويژگى فوق -
العاده آن مىكند و مادر اينجا بعضى از آن آيات و روايات را ذكر مىكنيم
إن اول بيت وضع للناس للذى ببكة مباركا وهدى للعالمين فيه
آيات بينات مقام ابراهيم و من دخله كان آمنا و لله على الناس حج البيت
من استطاع اليه سبيلا و من كفر فان الله غنى عن العالمين. (1)
نخستين خانه اى كه براى عموم مردم پايه گذارى شده همان

1 - سوره آل عمران آيه 91 و 92 و 93
3

خانه‌اى است كه در مكه قرار دارد كه منشأ بركت و نشانه هدايت جهانيان
است. در آن نشانه‌هاى درخشان و مقام ابراهيم است و هر كس در آن حرم
وارد شود در امنيت است. براى خداست بر مردم، حج آن خانه اين وظيفه
كسى است كه راهى بدانجا داشته باشد و بتواند خود را به آنجا برساند و
كسى كه روى از اين فرمان بگرداند خداوند از جهانيان بى نياز است.
و من كان في هذه اعمى فهو في الآخرة اعمى واضل سبيلا (1)
هر كس در اين جهان بينائى ندارد در آخرت نيز نابينا و گمراه تر
خواهد بود.
روايات متعددى در رابطه با اين آيه، رسيده كه آن كور دل كه در
دنيا نابينا و در آخرت نيز نابينا و گمراه تر است كسى است كه زيارت حج را
با قدرت و توانائى كه بر انجام آن دارد به تأخير بيندازد تا مرگ او فرا
برسد (2)
وانفقوا مما رزقناكم من قبل ان ياتى احدكم الموت فيقول رب
لولا اخرتنى إلى اجل قريب فاصدق واكن من الصالحين (3)
از آنچه به شما روزى داديم انفاق كنيد پيش از آن كه مرگتان فرا
برسد و بگوئيد پرودگارا اجل مرا براى كوتاه مدت تأخير انداز تا صدقه
داده و از صالحين شوم.
از امام صادق عليه السلام راجع به اين آيه پرسش شد آن حضرت
فرمودند واكن من الصالحين اى أحج (4) يعنى با انجام حج از صالحين و

1 - سوره اسراء آيه 72
2 - جامع احاديث الشيعه ج 10 ص 233
3 - سوره منافقون آيه 10
4 - جامع احاديث الشيعه ج 10 ص 166
4

نيكوكاران باشم.
در اينجا امام صادق (ع) حج را بعنوان سمبل صلاح و شايستگى و
نيكوكارى ياد مىكند.
رسول الله صلى الله عليه وآله فرمود: من اراد دنيا و آخرة فاليوم
هذا البيت (1) كسى كه خواهان دنيا و آخرت است به عزم زيارت خانه كعبه
بشتابد. دنيا و آخرت را بايد از اين خانه، طلبيد و همه چيز را بايد از
آنجا جستجو كرد. نه تنها مثوبتها و پاداشهاى بزرگ الهى در جهان ابدى
وابستگى به اين سفر معنوى دارد كه مجد و كيان امت اسلامى و سر بلندى
و بقاء و دوام آنان در برابر اقوام و ملل جهان و خوشبختى مادى آنان نيز
در پناه و پرتو حج بيت الله تأمين خواهد گرديد و از اين رو امام على بن
ابي طالب عليه السلام در بستر شهادت و در لحظات پايان زندگى ضمن
سفارشات زنده و ارزنده و وصاياى جالب و جاويدش فرزندان خود را توصيه
به حج كرده و اين سفر روحانى را رمز بقاء و دوام آنان مىشمرد و بدين گونه
آن را ارزيابى مىكند
الله الله في بيت ربكم لا تخلوه ما بقيتم فانه ان ترك لم تناظروا 2
خدا را در رابطه با كانون رحمت پروردگار - كعبه - منظور داريد
باز هم خدا را فراموش نكنيد تا جان داريد اين خانه را خلوت و خالى
نگذاريد چه اگر زيارت كعبه را ترك كنيد مورد نظر رحمت خدا و كرامت
انسانها واقع نخواهيد شد.
ناگفته نماند كه حج عبادتى است جامع و داراى ابعاد گسترده و
ضمنا بر اثر شرايط و موقعيت خاصى كه - از جهت مكلفين و زمان و مكان -

1 - مدرك سابق ص 165
2 - نهج البلاغه باب رسائل و كتب شماره 47
5

دارد مسائل زياد و نامأنوسى را دار است كه بايد حج كننده كاملا با آن
مسائل آشنا باشد تا عمل خود را بر وجه مطلوب، انجام دهد.
شعائر و برنامه حج را علماى اعلام گذشته انار الله برهانهم
و علماى بزرگ معاصر، اعلى الله كلمتهم در كتابهاى مخصوص به اين موضوع
بيان فرموده و توضيح داده‌اند كه در اين ميان، بزرگترين اسطوانه علمى
شيعه در اعصار اخيره، علم الهدى شيخ مرتضى انصارى قدس الله نفسه
الزكية گوى سبقت را ربوده و كتابى مخصوص مناسك حج نوشته كه ماده
اصلى و محور اساسى مناسك هاى فقهاء بعد شده و آنان با استفاده از آن و
تغيير و تبديلاتى در آن، مناسك حج نوشته و در دسترس مقلدين گذارده‌اند.
ليكن كثرت فروع و زيادى مسائل حج و مخصوصا مسائلى كه بر اثر
پيدايش وقايع و حوادث تازه و پيش آمدن شرايط زمانى و مكانى خاص و
وسائل و آلات و ابزار نوين پيش مىآيد به نحوى است كه مردم نمىتوانند
همه مسائل خود را در مناسك بيابند و خلاصه مناسكها جوابگوى تمام حوائج
و مسائل روزمره آنان نبوده و نيست از اينرو مسائل ديگرى را كه همواره با
آن سر و كار دارند و يا احيانا براى آنان پيش آمده مورد پرسش قرار داده‌اند.
كتاب حاضر مجموعه اى از اين قبيل، مسائل است كه در طول
ساليانى از مرجع عاليقدر شيعه سيد الفقهاء والمجتهدين آية الله العظمى
آقاى گلپايگانى مد ظله العالى پرسش شده و معظم له جواب داده‌اند و خود
مجموعه اى نفيس و گرانبها و حاوى مسائل گوناگون و مورد نياز و گاه گاه
متعرض نكات علمى است كه با ضميمه به مناسك حج به خوبى رفع نياز فعلى
حجاج و زائران بيت الله را مىكند. در اينجا چند نكته را ياد آور مىشويم.
1 - اين كتاب، قسمتى از سؤال و جوابهاى بسيارى است كه در
ابواب مختلف فقهى از آن مرجع بزرگ اسلامى شده و قسمتى از آنها كه از
6

باب تقليد، آغاز و به باب امر به معروف و نهى از منكر، پايان مىيافت
سال گذشته در دسترس فضلا و مقلدين و اهل مطالعه قرار گرفت و چون اين
قسمت ويژه احكام حج است و از طرفى حجاج محترم ناچارند آن را با خود
در سفر داشته باشند، لذا اين مسائل، تنها و بدون ضميمه ابواب ديگر
به صورت كتابى مستقل، قرار داده شد تا حمل و نقل آن، سهل و آسان باشد
2 - اين سؤال و جوابها نيز مانند قسمت قبلى بوسيله دو نفر از
فضلاى برجسته و با تقواى حوزه علميه قم حضرت حجة الاسلام آقاى ثابتى
همدانى و حضرت حجة الاسلام آقاى نيرى همدانى دامت افاضاتهما كه از
افاضل تلامذه آن زعيم عاليقدرند تنظيم شده وبدين صورت در آمده است
3 - سؤال و جوابهائى كه در قسمت اواخر مناسك حج معظم له
بوده نيز در اين كتاب، آمده و هر يك از آنها در بحث مناسب خود ادغام
شده است اميد آن كه عموم طبقات، از اين گرانبها بهره‌مند گرديده و
بتوانند وظايف حج خود را بدين وسيله تشخيص داده و به كار ببرند. خداوند
بزرگ همه را از ثمرات شيرين و آثار چشم گير و بى شمار سفر حج بهره‌مند
گرداند انتظار مىرود كه حجاج در آن اماكن شريفه كه جايگاه نزول وحى و
قرآن كريم است برادران دينى خود را از دعاى خير فراموش نفرمايند.
(على كريمى جهرمى)
7

استطاعت
1 - س - آيا به زنى كه شوهرش بدهكار مىباشد و ماهيانه مقدار
زيادى نزول مىدهد حج واجب مىشود يا نه؟
ج - اداء دين شوهر بر زن واجب نيست و اگر استطاعت دارد
واجب است حج خود را بجا آورد.
2 - س - كسى كه به اندازه مخارج حج دارد ولى براى پسرش ازدواج
نكرده و يا فرزندش مريض و محتاج به معالجه و درمان است در اين صورت
حج مقدم است يا اين امور يعنى ازدواج و معالجه؟
ج - اگر از جهت ترك تزويج در عسر و حرج واقع نمىشود حج
مقدم است و اگر امر دائر شد بين حج و معالجه مرض، معالجه مقدم است
و مستطيع نيست.
3 - س - كسى كه از سال قبل مستطيع است ولى هنوز به مكه مشرف نشده
آيا مىتواند در ايام خارج از اشهر حج براى عمره مفرده مشرف شود يا
خير؟
ج - بلى جايز است لكن اگر رفتن براى عمره مفرده موجب سلب
قدرت او از انجام حج واجب شود جايز نيست.
4 - س - مديران گروه حج، اشخاصى را بعنوان روحانى و يا كارمند با
خود به مكه مىبرند و فقط مخارج رفت و برگشت را به آنها مىدهند در اين
8

فرض حج بر آنها واجب مىشود؟ و در صورت عدم وجوب مىتوانند عوض
ديگرى حج بجا آورند يا نه؟
ج - در فرض سؤال، اگر بعد از رسيدن به ميقات، دارائى آنها
وافى به لباس احرام و قربانى و مخارج عائله شان در اين مدت باشد مستطيع
مىباشند و واجب است براى خود حج بجا آوردند و اگر وافى نيست يا در
سالهاى قبل، حج خود را انجام داده‌اند مىتوانند از ديگرى در حج
ميقاتى نيابت نمايند.
5 - س - كسى كه مستطيع بوده ولى هنوز به مكه مشرف نشده اگر در غير
ماه‌هاى حج براى عمره مفرده به مكه مشرف شود از استطاعت مالى مىافتد
و نمىتواند در ايام حج به مكه برود آيا مىتواند براى عمره برود يا نه؟
ج - در فرض سؤال اگر در همان سال، استطاعت پيدا كرده و هنگام
فراهم نمودن مقدمات سفر حج نرسيده و علم به تمكن از حج در وقت خود
ندارد جايز است آن مال را صرف عمره مفرده نمايد و لكن اگر علم دارد كه
متمكن از حج در وقت آن است در اين صورت قبل از اوان حج احتياط
واجب عدم صرف آن مال در عمره مفرده است و در اوقاتى كه بايد مقدمات
و وسائل سفر حج را تهيه نمود جايز نيست.
6 - س - اينجانب قصد زيارت بيت الله را دارم و با اين كه شوهرم
ثروتمند است مانع رفتن به حج است و راضى نمىشود كه مقدارى از اموالم را
جهت حج به فروش برسانم در اين صورت تكليفم چيست اطاعت شوهر مقدم
است و يا حج؟
ج - حج مقدم است و در ترك واجب نبايد اطاعت شوهر كرد.
7 - س - افرادى مثل دكتر و آشپز مستطيع هستند و حمله دارها آنان را
بعنوان طبابت و آشپزى به مكه مىبرند آيا با اين كه به اين عنوان به مكه
9

مىروند مىتوانند اعمال حج را به قصد حجة الاسلام انجام بدهند و اسقاط
تكليف از آنها مىشود يا نه؟
ج - همان حج را به قصد حجة الاسلام بجا آورند مجزى است.
8 - س - شخصى كه وجوهات، از قبيل خمس و زكات و مظالم در مالش
باشد مىتواند فقط مخارج مكه را تخميس كند و به مكه برود و بقيه اموالش را
تخميس ننمايد يا نه و در اين صورت حج او صحيح است يا نه؟
ج - تصرف در مالى كه خمس به آن تعلق گرفته قبل از اداء خمس،
جايز نيست و با اداء خمس مقدارى كه مىخواهد خرج سفر مكه كند منع از
تصرف، رفع نمىشود بلى اگر تمام آن پول را بعنوان خمس به مجتهد بدهد
و چهار خمس آن را مثلا قرض نمايد تصرف در آن جايز است و با ندادن خمس
متعلق به مال اگر چه معصيت نموده لكن اگر لباس احرام و نعلين در حال
سعى و پول قربانى از غير مال متعلق خمس باشد يا اين كه آنها را به ذمه خريده
باشد حج او صحيح است.
9 - س - شخصى دارائيش را كه در حدود سيصد هزار تومان از املاك
مشاع بوده به ورثه خود كه پنج دختر مىباشد صلح كرده فرزندان نيز در آمد
آن را به پدر تا آخر عمر مصالحه نموده‌اند و اكنون تمام مال بعنوان بهره بردارى
تحت تصرف او مىباشد يكى از ورثه، هنگام صلح و مصالحه در حال
احتضار بوده و بعدا فوت شده در اين صورت قضاى حج براى شخصى كه
فوت شده لازم است يا نه؟
ج - در فرض سؤال كه زمان استطاعت در حال حيوة قابل انجام
حج نبوده استيجار حج براى او واجب نيست
10 - س - كسى در آمد خود را ذخيره مىكند كه بعد از مدتى خانه
كوچك خود را كه به سختى در آن زندگى مىكند تبديل به خانه وسيعى نمايد
10

حال اگر بتواند قبل از خريد خانه به حج برود آيا حج بر او واجب است يا
اين كه لزوم خانه مانع از وجوب حج است؟
ج - اگر قبل از اوقات مهيا شدن براى حج صرف خانه مسكونى
نمايد مانعى ندارد لكن اگر تا اوان حج نخريده واجب است در صورت وجود
ساير شرايط، حج را بجا آورد.
11 - س - زنى است كه بيست و پنج هزار تومان آب وملك از ارثيه پدر
دارد و در ذمه شوهرش مهريه هم دارد و در ضمن عوائد اين آب وملك
مخارج سالانه او و شوهرش مىباشد زيرا شوهر او مالى از خود ندارد. آيا
اين زن مستطيعه است يا نه؟
ج - در صورتى كه قبلا حج بر او مستقر نشده و فعلا هم اگر بخواهد
برود و برگردد امر معاش او و شوهرش مختل مىشود استطاعت ندارد.
12 - س - كسى ملكى دارد كه براى مخارجش كافى نيست و از سهم
مبارك امام عليه السلام مصرف مىكند و اگر آن ملك را بفروشد به اندازه
مخارج مكه هست و لكن در مراجعت باز بايد از سهم مبارك امام عليه السلام
مصرف نمايد آيا استطاعت براى چنين شخصى حاصل است يا نه؟
ج - شخص مذكور، مستطيع نيست.
13 - س - شخصى جهت انجام اعمال حج، نائب مىشود و پس از نائب
شدن خودش استطاعت پيدا مىكند در اين صورت اجاره باطل مىشود يا نه
ج - در فرض سؤال كه استطاعت از غير جهت اجاره، حاصل شده
كشف مىشود كه اجاره باطل بوده و بايد حج خود را بجا آورد.
14 - س - شخصى در حجة الاسلام بعد از اعمال عمره در روز هفتم در
اثر تصادف با ماشين در حال بيهوشى او را به ايران آوردند حال آيا در
سالهاى بعد بايد خودش به مكه برود و يا نائب بگيرد و يا اصلا برى الذمه
11

شده و چيزى بر او واجب نيست و استقرار حج در سالهاى قبل براى او و يا
عدم استقرار، فرقى دارد يا نه و در صورت وجوب نيابت، حج ميقاتى
جهت او كافى است يا نه؟
ج - در فرض سؤال اگر در سال اول استطاعت او بوده و فعلا ديگر
استطاعت ندارد واجب نيست ولى اگر فعلا استطاعت دارد واجب است عمره
و حج تمتع را ثانيا بجا آورد و هم چنين اگر از سالهاى قبل، مستطيع بوده
بايد حج را بجا آورد و با عذر شرعى، گرفتن نائب كافى است و در مواردى
كه جايز باشد نائب بگيرد حج ميقاتى كافى است.
15 - س - زنى است فقير و بىبضاعت، فرزندش مىخواهد او را با خود
به مكه ببرد ولى شوهرش مىگويد من راضى نيستم آيا حج بر اين زن واجب
است يا نه و اجابت دعوت كننده براى حج در غير صورت فوق واجب است يا
نه؟
ج - در اين صورت حج واجب است و زوج حق منع ندارد و اجابت
دعوت كننده براى حج در غير اين صورت نيز واجب است.
16 - س - شخص لال اگر مستطيع باشد واجب است براى انجام عمل
حج به مكه برود يا نه؟
ج - بلى واجب است و در نماز بجاى قرائت اشاره كند و اگر
مىتواند زبان را حركت دهد.
17 - س - اينجانب چند سال قبل، ازدواج كردم و مهريه ام هفت هزار
و پانصد تومان مىباشد و در آن زمان هزينه حج، خيلى كمتر از هزينه فعلى
بود و خودم را با اين مهريه مستطيع مىدانستم ولى شوهرم مهريه مرا
نداده بود كه به حج مشرف شوم بنابر اين فعلا بر من واجب است كه به مكه
بروم يا نه؟
12

ج - در فرض سؤال اگر شوهر شما متمكن بوده كه مهريه شما را
بدهد ومعذلك مسامحه كرديد و نگرفتيد حج بر شما مستقر شده و بايد بجا
آوريد و اگر متمكن نبوده و يا اگر متمكن بوده به هيچ نحو حاضر نبوده مهريه
شما را ادا كند و شما هم قدرت بر گرفتن نداشتيد حج بر شما واجب نشده.
18 - س - كسى كه استطاعت بدنى ندارد اما استطاعت مالى دارد آيا
در زمان حيات خود لازم است براى حج نائب بگيرد يا نه و در صورت لزوم
آيا استنابه از ميقات، كفايت مىكند يا نه؟
ج - اگر رجاء حصول استطاعت بدنى ندارد بايد نائب بگيرد و
استنابه از ميقات، كافى است و اگر رجاء دارد احتياط واجب آن است
نائب بگيرد و اگر رفع عذر شد خودش نيز به حج برود.
19 - س - زنى از جهات مالى استطاعت دارد و لكن از لحاظ بدن داراى
چندين مرض است از جمله آنها درد پا كه به محض چند قدم راه رفتن از پا
در مىآيد با اين حالت ديگرى را نائب بگيرد يا نه؟
ج - در صورتى كه به هيچ وجه نتواند اداء تكليف نمايد ولو به اين كه
او را طواف بدهند و در سعى بين صفا و مروه سواره او را سعى بدهند و
مايوس از رفع كسالت و تمكن در آتيه باشد مىتواند در حال حيوة خود
نائب بگيرد.
20 - س - حمله‌دارها به شخصى مىگويند اگر ده نفر حاج فراهم كردى كه
با كاروان ما به مكه بيايند تو را مجانى به مكه مىبريم در صورتى كه حمله‌دارها
به حجاج اجحاف مىكنند بنابر اين، شخص مزبور سبب اجحاف و اغفال
حجاج شده است حال آيا رفتن او مشروع است و كفايت از حجة الاسلام
مىكند يا نه.
ج - اين كار، ضررى به حج او نمىزند و كفايت از حجة الاسلام مىكند
13

ولى اجحاف و اغفال مسلمين مذموم است.
21 - س - به ساكنين مكه همه ساله حج واجب است يا نه؟
ج - بر هر مستطيع خواه ساكن حرم باشد يا بعيد در عمر، بيش از
يك مرتبه حجة الاسلام واجب نيست بلى از جهات ديگر ممكن است در
سالهاى ديگر بر بعضى واجب شود.
22 - س - طلبه‌اى كه قيمت كتابهاى او از مصارف حج بيشتر است آيا
واجب است كه كتابهايش را بفروشد يا قرض نمايد و به حج برود در حالى كه
برايش ممكن است كه بعدها تدريجا همان كتابها را تهيه نموده و يا قرض را
ادا كند؟
ج - در صورتى كه كتابها مورد حاجت فعلى او نباشد و فروش
آنها ممكن باشد واجب است - ولو با استقراض - به حج برود.
23 - س - شخصى مديون است بدين حال يعنى وقت پرداخت آن
رسيده و قادر بر اداء آن مىباشد و دائن جدا مطالبه دين خود مىنمايد و
به هيچ وجه راضى به تأخير نيست آيا جايز است چنين شخصى قبل از اداء دين
به حج مشرف شود يا نه و حج واجب يا مستحب از او صحيح است يا نه؟
ج - در صورتى كه شخص مديون، ثروتمند باشد اداء دين و بجا
آوردن حج هر دو بر او واجب است و اگر عصيانا اداء دين نكرده مكه برود
حج او صحيح است ولى گناه كرده بلى اگر قبلا مستطيع نبوده و فعلا هم اگر
دين را اداء بكند نمىتواند به مكه برود حج بر او واجب نيست زيرا مستطيع
نيست لكن معذلك اگر معصيت كند و حج برود حج او صحيح است و بعد از
حصول استطاعت، واجب است دوباره به مكه برود و در صحت حج، فرقى
بين حج واجب و مستحب نيست.
24 - س - شخصى كه استطاعت بدنى و مالى داشته و عصيانا به مكه
14

نرفته و فعلا عاجز شده آيا مىتواند براى خود نايب بگيرد كه حج ميقاتى
بجا آورد يا نه؟
ج - اگر فعلا قدرت ندارد و مأيوس از توانائى بر رفتن خود در آينده
نيز باشد مىتواند جهت حج ميقاتى نائب بگيرد.
25 - س - زنى كه خودش استطاعت مالى جهت رفتن حج دارد - ولو به
اين كه مهريه خود را از شوهر بگيرد - ولى اگر اموال خود را صرف حج نمايد
بعدا زندگى بر او سخت مىشود از اين نظر كه شوهرش نمىتواند وسائل
زندگى او را مانند قبل فراهم نمايد آيا اين زن مىتواند به حج برود يا نه؟
ج - اگر به نحوى باشد كه با مصرف كردن اموال خود، زندگى آنان
مختل مىشود مستطيعه نيست.
26 - س - چند سال قبل شخصى به شبهه استطاعت رجاءا به حج مشرف
شده و بعد از مراجعت هم قرضهاى او ادا شده و اخلالى هم در امر معاشش
پيدا نشده در اين صورت حج مذكور كفايت از حجة الاسلام مىكند يا نه؟
ج - اگر فعلا هم شك در استطاعت خود در آن سال دارد آن حج،
مجزى از حجة الاسلام نيست.
27 - س - شخصى موقع حركت حجاج، مستطيع شده اما به هيچ عنوانى
نمىتواند برود و براى سال آينده از استطاعت افتاده نظر مبارك را در باره
چنين شخصى بيان فرمائيد.
ج - در مفروض سؤال شخص مذكور، مستطيع نيست.
28 - س - شخصى استطاعت مالى جهت حج دارد ولى فعلا وجه موجود
ندارد بلكه مطالباتى از اشخاص دارد كه پس از شش ماه و يا يك سال ديگر
وصول مىشود در اين صورت واجب است قرض نمايد و به حج مشرف شود يا
بگذارد سال آينده برود.
15

ج - شخصى كه از مردم به قدر رفتن مكه طلب دارد ولى مطالبات
او را نمىدهند قرض كردن بر او واجب نيست لكن طلب اگر معجل باشد
گرفتن آن براى انجام حج، ولو به مرافعه نزد حاكم شرع يا بوسيله ديگر
لازم است و اگر قرض كرد و بعد هم قادر بر اداء مىباشد مستطيع است و
بايد به مكه برود واداء دين، در سال بعد، جزء مؤنه سال بعد است كه از
ربح همان سال بدون اخراج خمس، مىشود ادا كرد.
29 - س - زنى مثلا مهرش بيست هزار تومان است و شوهرش هم قدرت
بر اداء آن دارد آيا آن زن مستطيعه است، و مطالبه نمودن
مهر - هر چند منجر به نزاع شود - واجب است يا نه؟
ج - اگر شوهر قدرت بر اداء داشته باشد و زن بتواند از او وصول
نمايد مستطيعه است و واجب است از او بگيرد و حج را بجا آورد اگر چه با
اوقات تلخى باشد.
30 - س - شخصى مستطيع است و قصد دارد به مكه برود ولى وجه نقد
ندارد فقط اعتبار بانكى دارد آيا مىتواند از بانك وام بگيرد كه بعد از
اموال خود بفروشد و بدهى بانكى خود را بپردازد يا نه؟
ج - گرفتن قرض ربوى حرام است و لكن اگر به يكى از عناوين محلله
بگيرد مانع ندارد و اما راجع به فروش مال اگر فعلا ممكن است اگر چه به
كمتر از قيمت باشد واجب است بفروشد و در همين سال به حج برود و اگر
فروش آن ممكن نيست مگر به قيمت بسيار كم كه اجحاف است در اين سال
واجب نيست حج بجا آورد و لازم نيست قرض كند لكن اگر قرض كرد و
متمكن از اداء حج شد حجة الاسلام او صحيح است و اين احكام در صورتى
است كه سال اول استطاعت او باشد و اما اگر از سالهاى قبل مستطيع بوده
و مسامحه در اداء حج نموده تأخير آن به هيچ وجه جايز نيست.
16

31 - س - اين جانب... ساكن مازندران قصد تشرف به مكه داشتم هر چه
كردم موافقت نشد اكنون شخصى مىگويد اگر مبلغ 25 هزار تومان به من بدهى
نام تو را در ليست كسانى كه اسمشان در آمده و عازم مكه اند خواهم نوشت،
استدعا از آن مرجع بزرگ دارم كه وظيفه مرا بيان نموده و بفرمائيد كه آيا با
اين شرائط بايد به مكه بروم يا نه؟
ج - اين اجحاف است و تحمل آن واجب نيست و در صورتى كه
سال اول استطاعت باشد مانع از حصول استطاعت است مكرر نظير اين سؤال
از حقير شده است وعلى الاسلام السلام اذ قد بليت الامة برعاة امثال
هؤلاء. بعيد مىدانم كه مقامات مملكت با امتحاناتى كه سازمان اوقاف در
اين چند سال داد از اين سوء استفاده ها مطلع نباشند معذلك براى اين كه
مردم را در انجام امور مذهبى گرفتار و در زحمت بيندازند و آزادى آنها
را سلب نمايند با اين كه سفر به تمام نقاط دنيا حتى به مراكز قمار و فحشاء
آزاد است در سفرهاى مذهبى و حج و زيارت مداخله مىنمايند و از جهات
متعدد مردم را ناراضى و خشمگين مىسازند كه در مواقف حج ومشاهد
مشرفه نيز آنان را از نفرين فراموش ننمايند مكرر اعلام نموده ايم كه غرض
از تأسيس سازمان اوقاف در اختيار گرفتن مذهب براى اجراء مقاصد دستگاه
و سلب استقلال از روحانيت و بى اثر كردن مساجد ومشاهد و برنامه هاى
مذهبى است اگر مقامات بناى ضديت با اسلام و قصد تغيير شخصيت
اسلامى جامعه را ندارند و مىخواهند با فساد مبارزه كنند بايد اين سازمان
را فورا منحل نموده و به مداخلات نامشروعش خاتمه دهند و در هيج ملت و
مذهب و قانونى ديده و شنيده نشده است كه براى عبادات عوارض قرار
داده باشند و اين عمل اوقاف در حقيقت عوارض حج و زيارت است. 1

1 - اين جواب قاطع و پرخاشگرانه در تاريخ 10 شوال 1398 مطابق با
22 / 6 / 57 در بحران اختناق رژيم منحط گذشته، نوشته شد و به صورت
اعلاميه منتشر گرديد. ع ك ج
17

32 - س - اشخاصى مستطيع كه قصد زيارت خانه كعبه را دارند تقريبا
سه ماه قبل از حركت، مشغول انجام كارهاى مقدماتى از قبيل گرفتن
گذرنامه و غيره مىباشند اكنون شخصى كه كارمند دولت است و سه ماه قبل از
حركت مستطيع نيست تا مشغول كارهاى مقدمات شود و اطمينان دارد كه
اگر پيش آمدى رخ ندهد ممكن است هر ماه مبلغى از حقوق خود پس انداز
نموده و در موقع حركت مستطيع شود تكليف چنين شخصى چيست؟
ج - در فرض سؤال اگر استطاعت ماليه دارد بايد مقدمات آن را از
قبيل گذرنامه و غير آن تحصيل نمايد ولى پس انداز كردن براى تحصيل
استطاعت واجب نيست.
33 - س - زنى است كه مهريه او وافى به حج هست ولى محتمل است بعد
از صرف مهريه براى انجام حج، شوهر، او را طلاق دهد و يا اين كه شوهر از
مهريه او مىخواهد براى اداء ديون خود استفاده كند در اين صورت زن چه
تكليفى دارد؟
ج - در فرض سؤال كه مهريه وافى به مخارج حج باشد زن، مستطيع
است و واجب است مهريه خود را صرف حج نمايد و مجرد طلاق، باعث
عدم وجوب حج نيست بلى اگر صرف مهريه در حج باعث شود كه زندگى او
مختل گردد حج بر او واجب نيست.
34 - س - شخصى عيال ندارد و به مقدار مخارج حج، پول دارد آيا حج
برود و يا آن پول را صرف ازدواج كند؟
ج - با فرض آن كه استطاعت دارد واجب است حج برود.
35 - س - شخصى عينى را مسلوب المنفعه به فرزند خود صلح كرده ولى
فرزند قبل از پدر، فوت نموده آيا صلح اين عين در صورت واجد بودن
شرايط ديگر موجب وجوب حج بر مصالح له مىگردد و بايد ورثه او استيجار
18

حج براى او بنمايند يا نه.
ج - در صورتى كه ارزش آن عين مسلوب المنفعه وافى به مخارج حج
بوده و مىتوانسته آن را بفروشد استطاعت ماليه داشته و بايد براى او حج
استيجار شود.
36 - س - كارمندى باز نشسته ام و در منزل استيجارى سكونت دارم مدتها
است كه با نهايت صرفه جوئى، امرار معاش نموده ام و تا به حال مبلغ هشتاد
هزار تومان پس انداز كرده ام كه خانه اى تهيه كنم با توجه به مسألة 2045
رساله آن جناب (1) و با گواهى بر اين كه هر فردى، داشتن خانه محقر ملكى
را از هر حيث بر استيجارى ترجيح مىدهد استدعا دارم كه در اطراف
كلمه (رفع احتياج) توضيح بيشترى داده و بفرمائيد كه آيا حج واجب به من
تعلق گرفته يا نه. و ضمنا چند سال پيش شخصى از بستگان كه حج واجب
خود را انجام داده بود و مىخواست براى ماموريتى به مكه برود و از هر
جهت مورد اعتماد بود چون از وضعم بخصوص عدم سلامتى من مسبوق بود
از من خواست به او وكالت دهم تا اعمال حج را برايم انجام دهد من هم
شفاها به او وكالت دادم و او قبول نمود و وجه قربانى را به او پرداختم و
او بعدا هزينه هاى ديگر را با نهايت ميل به من بخشيد حال اگر حج
بر من واجب بوده آيا به نظر حضرت آية الله حج مذكور به اين نحو كافى
است يا نه؟
ج - چنانچه از جهت نداشتن منزل ملكى، در حرج شديد واقع

1 - كسى كه بدون خانه ملكى، رفع احتياجش نمىشود وقتى حج بر او واجب
است كه پول خانه را هم داشته باشد، توضيح المسائل حضرت آية الله العظمى
گلپايگانى ص 378 ع. ك. ج
19

نمىشويد حج واجب است و اگر موقعى كه جهت حج نيابتى، وكالت داده‌ايد
استطاعت بدنى جهت رفتن به مكه و انجام اعمال حج نداشته‌ايد و فعلا
هم نداريد و مأيوس از پيدا شدن قدرت بدنى بوده و هستيد همان حج
نيابتى كافى است.
37 - س - كسى كه فعلا استطاعت مكه رفتن را دارد ولى مقدارى زكات از
چندى قبل بدهكار است كه اگر آن را بپردازد قدرت رفتن ندارد در اين
صورت جايز است به مكه برود و بعدا زكات را تدريجا بدهد يا نه و در صورت
عدم جواز اگر مكه برود و بعد از برگشتن، زكات را بدهد مجزى از
حجة الاسلام است يا نه و فرقى بين عالم به مسألة و جاهل به آن هست يا نه؟
ج - واجب است زكات را بدهد و اگر زائد بر آن ندارد مستطيع
نيست و اين حج مجزى از حجة الاسلام نيست بلى اگز به مقدار زكات داشته
باشد و به علاوه به مقدار استطاعت هم داشته باشد مستطيع است و حج بر او
واجب است و در اين صورت حج او مجزى از حجة الاسلام است اگر چه
عصيانا زكات را تأخير انداخته و فرقى بين عالم و جاهل نيست.
38 - س - الرجل لم يكن مستطيعا و لكن قسم الله له الوصول إلى بيت
الله الحرام بصفة طعام الحاج ولوى ان ينوب عن احد ابويه بدون ان
يوصى اليه بالنيابة وطاف طواف النساء و لم يطفه لنفسه جاهلا متعمدا
ولا يمكنه الحج مرة اخرى لعدم ثفقه الطريق كما لا يخفى على سماحتكم في
هذا الوقت من اجرة الطائرة ولا يتمكن من طريق آخر فهل يجوز له ان
يستنيب من يطوف طواف النساء نيابة عنه؟
ج - يجب على النائب ان يطوف طواف النساء عن المنوب عنه
ولا يصح ان ينوبه لنفسه فعلى هذا لا اشكال في صحة طوافه نيابة عن احد
ابويه في الفرض ولا يجب عليه طواف النساء لنفسه نعم في المسألة اشكال
20

آخر من جهة انه اذا كان متمكنا من شراء الهدى ولا يختل امر معاشه بعد
الرجوع من الحج بذلك، حصلت له الاستطاعه وكان الواجب عليه الحج
لنفسه وحيث لم يأت به وجبت عليه حجة الاسلام ولو متسكعا.
39 - س - بنده كه يكى از دبيران آموزش و پرورش تهران هستم در سال
گذشته در اثر اضافه كارى كه يك جا دريافت نمودم پولم به اندازه سفر حج
رسيد و من تصميم به ثبت نام گرفتم و تمام مدارك را حاضر كردم ولى در
موقع ثبت نام گفتند بايد حتما برگ خاتمه خدمت داشته باشى و چون من
در آن موقع، خدمت سربازى را در وزارت آموزش و پرورش و محل كارم
مىگذراندم از ثبت نام من جلوگيرى به عمل آمد حال در خرداد ماه امسال
- 1355 - سربازى من تمام مىشود در اين صورت آيا در سال گذشته واجب
الحج بوده ام يا نه در صورتى كه در آن موقع، تازه متأهل شده بودم و با
پدرم زندگى مىكردم و خانه جداگانه نداشتم و بعد از رد شدن از سفر،
پول را صرف خريدن ماشين كه يكى از ضروريات زندگى من در آن موقع و
در حال حاضر بود نمودم؟
ج - در فرض مرقوم، اگر مانعى كه براى شما پيش آمده در سال
گذشته متمكن از رفع آن مانع نبوده ايد تمكن از سفر حج نداشته ايد و فعلا
هم كه استطاعت مالى نداريد حج بر شما واجب نيست و در آينده انشاء الله
تعالى هر وقت مستطيع شديد مشرف شويد.
21

(نيابت)
40 - س - بر نائب واجب است كه حج نيابى را خودش انجام دهد و يا
مىتواند ديگرى را اجير كند كه حج را انجام دهد.
ج - جايز نيست كه نائب، ديگرى را اجير كند مگر با اذن مستأجر.
41 - س - اگر كسى چند سال قبل، نيابت حج ميتى را تعهد كرده و
الان خود مستطيع شده كدام يك از اينها را مقدم بدارد.
ج - در فرض مسألة، واجب است براى خودش حج برود.
42 - س - اگر كسى چند سال قبل، نيابت حج ميتى را به مبلغى قبول
كرده والان مخارج حج، دو برابر شده فعلا كه اجير مىخواهد حج را بجا
بياورد مىتواند از ورثه ميت بقيه مخارج را مطالبه كند يا نه.
ج - اگر نيابتى را كه قبول كرده و اجير شده مقيد به سال اول بوده
و از بجا آوردن حج، مانع داشته اجاره، باطل شده و فعلا بر ورثه است كه
براى مورث به مقدارى كه وصيت كرده حج ميقاتى يا از هر جا بشود حج،
استيجار كنند و اگر بدون عذر و مانع، تأخير انداخته قيمت سال اول را كه
او باعث فوت حج در آن سال شده ضامن است و اگر بنحو مطلق، اجير
شده باشد به ذمه اجير است كه بعد از رفع مانع، به هر قيمت كه باشد حج را
بجا آورد و به ورثه، مربوط نيست.
22

43 - س - شخصى وصيت به حج نموده با اين كه در زمان حيوة، حجش را
وسيله ديگرى انجام داده در اين صورت آيا بر وصى واجب است براى او
مجددا حج، استيجار نمايد يا نه؟
ج - اگر وصيت را بعد از انجام حج كرده بايد حج براى او استيجار
شود و اگر بعد از وصيت، حج را انجام داده وجوب استيجار آن بر وصى،
معلوم نيست.
44 - س - شخصى روز عيد قربان با افراد گروه خود اختلاف پيدا كرده
و از روى عصبانيت، عمدا هيچ يك از اعمال منى و مكه را بجا نياورده در
موقع مراجعت به وطن خود به يكى از دوستانش در مكه مىگويد تو هر كارى
مىتوانى براى من انجام بده آيا نيابت رفيقش كفايت مىكند و يا اين كه چون
عمدا ترك كرده كفايت نمىكند و در صورت عدم كفايت حالا براى خروج از
احرام آيا بايد خودش عمره مفرده بجا آورد يا نيابت هم كافى است؟
ج - در فرض سؤال كه شخصا قدرت داشته بقيه اعمال را خودش
انجام دهد نيابت، كافى نيست و با ترك طواف عمدا حج او فاسد و احكام
احرام او باقى است مگر آن كه عمره مفرده بجا آورد و محل شود و در ذيحجه
سال بعد ضمن احرام براى حج قضاى اعمال باقيه را نيز بجا آورد و براى
افساد حج هم كفاره بدنه لازم است.
45 - س - شخصى مستطيع است ولى هنوز حج خود را بجا نياورده
وجهى از ورثه ميتى قبول مىكند كه در همان سال به مكه مىرود و لكن آن سال
حج نيابتى را انجام نمىدهد بلكه براى خودش مىرود و تصميم قطعى دارد
سال آينده براى متوفى برود اين عمل جايز است يا نه؟
ج - اجاره براى خصوص سال اول كه خود شخص، مستطيع است
باطل است و مال الاجاره را مالك نمىشود و پول نزد او غصب مىباشد و
23

واجب است رد كند ولى حج خود او كه سال اول مشرف مىشود صحيح است
و سال بعد اگر طرف، مايل بود كه اين شخص مشرف شود بايد تجديد
اجاره نمايند و اگر بدون اطلاع برود مال الاجاره، طلب ندارد.
46 - س - زنى است واجب الحج ولى قدرت مسافرت خانه خدا را ندارد
و برادرش عازم خانه خدا است و پسر برادرش هم براى كمك پدر عازم و
نيابت اين زن را كه عمه اش مىباشد قبول مىكند ولى سفر اول او است آيا
اين حج قبول است يا نه؟
ج - در فرض مسألة اگر عمه مأيوس از رفتن به حج باشد و نائب هم
مستطيع و واجب الحج نبوده يعنى نه خودش مال داشته به مقدار استطاعت
و نه پدر به او گفته باشد كه همراه من بيا برويم حج وخرج تو را مىدهم
نيابت مذكور صحيح و حج او مقبول است انشاء الله و اگر مستطيع بوده يا
واجب الحج به نحوى كه ذكر شد صحت حج، به نظر حقير مشكل است و چنانچه
حج را به نيابت عمه بجا آورد بايد هم براى عمه ثانيا نائب بگيرند و هم
براى خودش حج مشرف شود.
47 - س - شخصى كه در طواف حج يا عمره مفرده يا عمره تمتع نايب
شده آيا بعد از اداء مناسك خود، آن را بجا آورد يا مخير است در تقديم و
تأخير طواف نيابتى؟
ج - در فرض سؤال احوط آنست كه بعد از فراغ از اداء مناسك
خود، طواف نيابتى را قبل از تقصير و خروج از احرام، انجام دهد.
48 - س - آيا جايز است براى نايب در طواف عمره تمتع يا حج كه
طواف را در غير موسم بجا آورد يا نه.
ج - طواف عمره تمتع و طواف حج بعنوان نيابت از غير، واجب
است در موسم حج انجام بگيرد يعنى طواف عمره تمتع را در اشهر حج و
24

طواف حج را در ذيحجه روز عيد و بعد از آن بايد بجا آورد مگر اين كه
منوب عنه طواف را فراموش كرده باشد و بعد از گذشتن موسم، متذكر شود
كه در اين صورت خود او و در فرض عدم تمكن، نايب او مىتواند طواف را
در غير اشهر حج بجا آورد.
49 - س - شخصى بعد از سعى و تقصير چون قرائتش درست نبوده براى
نماز طواف، نايب گرفت آيا اين نماز صحيح است يا نه و به حج او ضرر
مىزند يا نه؟
ج - نايب بايد نماز را بعد از طواف بخواند و در فرض مسألة كه
بعد از تقصير، بجا آورده خلاف احتياط است ولى مضر حج نيست.
50 - س - كسى كه حج تمتع بجا مىآورد اگر پس از احرام و بعد از وارد
شدن به حرم فوت شود كفايت از ساير اعمال حج مىنمايد يا بايد براى او
نايب گرفته شود.
ج - كفايت مىكند و گرفتن نايب لازم نيست خواه حج خودش
باشد يا نايب از غير باشد.
51 - س - شخصى چند سال قبل مستطيع بوده و حج نرفته ونزد چند
نفر ظاهر الصلاح اقرار نبوده كه قدرت بدنى ندارد كه به حج مشرف شود و
نا اميد هستم كه بعدا بتوانم حج نمايم لذا شخصى را اجير مىنمايد كه از
طرف او حج كند و مبلغى تعيين مىكند و صيغه اجاره بين آنها جارى مىشود
و اجير تمام مبلغ را در تصرف مىگيرد و مخارجى كه مقدمه گذرنامه و غيره
است مىنمايد بعد از چند روز ديگر زيدى به او مىگويد برو ادعا كن كه خودم
حج مىروم در صورتى كه از نقاهت بدنى كه داشته در سال گذشته نتوانسته
به حج مشرف شود آيا اين صيغه، فسخ مىشود يا خير و تكليف نايب در باره
مخارجى كه نموده چيست؟
ج - در فرض سؤال اگر براى حجة الاسلام اجير شده و بعد معلوم
25

شود كه منوب عنه متمكن شده اجاره باطل است و مقدارى كه اجير به امر
موجر خرج كرده ضامن نيست و اگر براى مطلق حج، اجير شده اعم از حجة
الاسلام و غيره و اختيار فسخ براى موجر قرار نداده باشند اجاره لازم است
و منوب عنه نمىتواند فسخ كند و اجير بايد عمل را انجام دهد.
52 - س - شخصى را جهت اعمال حج اجير مىكنند مقدارى از مقدمات
را انجام مىدهد بعدا از طريق دوائر دولتى ممنوع السفر مىشود و بجاى او
ديگرى را مىفرستند آيا اين شخص در ازاء آن مقدار از مقدمات كه انجام
داده استحقاق اجرتى دارد يا نه و آيا حق دارند ديگرى را بفرستند يا نه؟
ج - در فرض سؤال كه اجير ممنوع السفر شده اجير كنندگان حق
دارند كه شخص ديگرى را اجير كنند و راجع به استحقاق اجرت، اگر او را
براى خصوص اعمال حج در همان سال كه ممنوع السفر شده اجير كرده اند
استحقاق اجرت ندارد مگر اين كه مقدمات را به امر موجر بجا آورده باشد كه
چون عمل مسلم، محترم است اجره المثل عمل خود را استحقاق دارد و اگر
او را اجير كرده اند براى حج و مقدمات، مال الاجاره تقسيط مىشود و
به مقدارى كه مقابل مقدمات واقع شده حق دارد.
53 - س - آيا نذر احرام قبل از ميقات براى نايب هم جايز است يا نه
ج - بلى جايز است.
54 - س - شخصى فوت كرده و دو نفر وارث دارد يكى برادر و ديگر
همسر و در وصيت نامه براى خود حج بلدى ذكر كرده و قيد نموده كه مثلا
زيد براى من حج انجام بدهد ولى زن متوفى بدون اطلاع وصى ديگرى را
جهت انجام حج در نظر گرفته اعزام نمايد حالا آن شخص را كه همسر متوفى
معين كرده وصى قبول ندارد و مىگويد بايد طبق وصيت، عمل نمايم و بايد
26

زيد حج را بجا آورد آيا آن شخص كه از طرف زن پول را گرفته مشغول
الذمه است يا نه؟
ج - در فرض سؤال اگر نايب، حج را صحيح انجام داده باشد
ذمه منوب عنه برئ مىشود و لكن با علم به اين كه زن متوفى شرعا مجاز در
استيجار واداء اجرت از تركه منوب عنه نيست حق گرفتن اجرت ندارد،
بلى اگر جاهل بوده حق مطالبه اجرة المثل عمل را از شخص آن زن دارد و
اگر زن از مال خودش پول داده كه نايب حج بجا آورد حق مطالبه از نايب
ندارد و حق پرداخت از مال متوفى هم ندارد و حج نايب صحيح است.
55 - س - شخصى كه قرائت و يا اذكار واجبه نمازش صحيح نيست آيا
جايز است كه نيابت حج را قبول نمايد و بعد از اين كه خودش نماز طواف را
خواند ديگرى را نيز براى نماز، نايب كند يا نه و بر فرض عدم جواز چون
جاهل به مسأله بوده چنين كارى كرده تكليفش چيست؟
ج - استيجار چنين شخصى خلاف احتياط است و در فرض بعد هم
احوط اين است كه از موجر استرضا كند و يا وجه را مسترد دارد.
56 - س - كسى را مىخواهم به نيابت براى زيارت بيت الله الحرام
بفرستم شرائط نيابت چيست و پولى كه به نيابت حج داده مىشود خمس
دارد يا نه؟
ج - نايب بايد مسلمان و عاقل و مسألة دان باشد و مستطيع هم
نباشد كه حج بر او واجب باشد و مصارف حج نيابى مثل حج خود شخص جزء
مؤنه است اگر از سرمايه خمس داده يا ربح همان سال باشد خمس ندارد.
57 - س - اگر نايب اجير شود براى حج و در ضمن عقد با او شرط كنند
كه سال معين و يا از طريق معين حج را بجا آورده و نايب تخلف كند و در
سال ديگر و يا از طريق ديگر برود آيا حج او صحيح است و ذمه منوب عنه از
27

حج فارغ مىشود يا خير و تمام اجرت را استحقاق دارد يا نه؟
ج - در فرض سؤال كه اجاره، بر حج مخصوص واقع شده و نائب
تخلف نموده ذمه منوب عنه فارغ مىشود و لكن اجير، مستحق اجرت نيست.
58 - س - شخصى ملكى را جهت استيجار حج، معين كرده و در موقع
فروش ملك، قيمت آن، زائد بر مال الاجاره نيابت حج است در اين صورت
بايد تمام آن را تسليم نائب بنمايند يا آن كه زائد آن را تسليم ورثه نمايند.
ج - در فرض سؤال در صورتى كه آنچه زائد بر مال الاجاره حج
ميقاتى است بيشتر از ثلث نباشد تمام آن را بدهند به نائب مگر آن كه معلوم
باشد كه غرض او استيجار اصل حج است و خصوصيت استيجار آن به تمام
قيمت ملك مذكور، در نظر موصى نبوده است.
59 - س - بر نائب، واجب است كه بر طبق فتواى مرجع تقليد منوب عنه
اعمال حج را انجام دهد يا مطابق وظيفه خودش از تقليد يا اجتهاد،
عمل نمايد؟
ج - اجير بايد مطابق وظيفه خودش عمل نمايد بلى اگر با او شرط
كنند كه علاوه بر واجبات و شرايط صحت به نظر اجير بعضى از امور لازمه
به نظر منوب عنه را نيز بجا آورد يا بعض منافيات به نظر او را ترك كند بايد
به شرط عمل نمايد.
60 - س - شخصى از طرف ديگرى براى انجام حج به مبلغ كمى نائب شد
سپس خدمتگزارى كاروانى را به عهده گرفته تا بتواند ما يحتاج خود را در سفر
تأمين كند و ضرورت هم بود آيا اين حج، از منوب عنه محسوب مىشود و يا
اين كه چون قبول خدمت از ديگرى نموده شخصا بر او حج واجب شده و نيابت
بى مورد است.
ج - كسى كه بواسطه قبول خدمت رفتن به مكه بر او واجب شود و پول
28

قربانى و لباس احرام داشته باشد مستطيع است و بايد حجة الاسلام به جا
آورد و اگر اجير براى نيابت شده باشد و اجير شدن براى خدمت بنفسه
منافى با اجاره قبلى با شد اجاره دوم باطل است و بايد حج نيابتى را بجا
آورد.
61 - س - كسى كه محرما وارد حرم مىشود و فوت مىنمايد حج او بنا بر
مشهور صحيح و برى الذمه شده آيا بعد از عمره تمتع و قبل از احرام حج هم
اگر فوت كرد برى الذمه است و يا بايد براى بقيه اعمال او نائب بگيرند و
اگر نائب، لازم باشد و شخص شيعه يافت نشود چه تكليفى بر اين امر
هست؟
ج - بلى برى الذمه مىشود و گرفتن نائب، لازم نيست.
62 - س - زنى مستطيعه و از شوهرش نيز مبلغى طلبكار بوده و در موقع
فوت به شوهرش گفته كه در مقابل اين طلب، حج مرا بايد انجام بدهى بعد
از فوت زن، شوهر نه حج را انجام داده و نه طلب او را داده است. اكنون
اگر ورثه با هم توافق نكنند و نسبت به حج متوفاة عملى انجام ندهند و اموال
را بين خود تقسيم كنند نسبت به اصل حج تكليف چيست؟
ج - در فرض سؤال واجب است بر شوهر، حج مورد وصيت را بجا
آورد و ورثه مىتوانند از او مطالبه كنند يا عمل به وصيت كند و يا دين را اداء
نمايد و اگر ورثه حج ميقاتى براى متوفاة بجا آورند ذمه ميت برى مىشود
و كافى است در جواز تصرف در بقيه تركه ولى تا حج اداء نشود تصرف ورثه
در تركه او جايز نيست بلى اگر سهم يك نفر از آنها به تنهائى وافى به حج
ميقاتى نيز نباشد و ورثه نيز حاضر نيستند پول حج را تكميل نمايند تصرف
او در سهم خود مانعى ندارد.
63 - س - در حج نيابتى و عمره مفرده نيابتى طواف نساء و نماز
29

آن را بايد نايب از طرف خود انجام دهد يا از طرف منوب عنه؟
ج - بايد به قصد منوب عنه انجام دهد.
64 - س - زنها هم مىتوانند اجير شوند كه جهت غير، حج انجام بدهند
يا نه؟
ج - بلى مىتوانند.
65 - س - شخصى به مكه مشرف شده پس از فراغت از اعمال حج خود
مىتواند به نيابت از اشخاصى كه معذور از طواف هستند و يا قادر نيستند
طواف حج و طواف نساء و همچنين سعى بين صفا و مروه را بجا بياورند اين
اعمال را انجام بدهد يا نه؟
ج - مانعى ندارد.
66 - س - شخصى وصيت حج بلدى نموده و لكن تعيين بلد را نكرده و
منصرف به شهرى بخصوص نيست و قرينه هم بر تعيين بلدى نيست مثلا اگر
وطن اين شخص خراسان بوده و مدتى در آنجا زندگانى كرده بعد در تهران
ساكن شده و بعد هم آمده كاشان تعويض شده و وصيت به حج بلدى كرده و بعد
به قم آمده جهت زيارت و فوت كرده در اين صورت از كداميك از شهرهاى
ياد شده بايد براى او حج، استيجار نمود؟
ج - ظاهرا مراد از بلدى كه موصى وصيت مىنمايد بلدى است كه محل
سكونت فعلى او است بناء على هذا اگر از توطن در خراسان، اعراض نموده
بايد از تهران استيجار نمود و الا صاحب دو وطن است و از هر كدام استيجار
شود كافى است.
67 - س - آيا ولى در حالى كه محرم است قبل از انجام اعمال خود
مىتواند نيابتا از طرف طفل اعمال او را انجام دهد يا نه؟
ج - لازم است اول طواف و نماز آن وسعى خود را بجا آورد و
30

احتياطا قبل از تقصير نيابتا اعمال طفل را بجا آورد.
68 - س - شخصى به حد تكليف رسيده و مستطيع شده ولى بعد از
استطاعت مبتلى به جنون و مدت جنونش طولانى شده و معالجه هم فايده
نمىكند و استطاعت او هم باقى است آيا ولى شرعى او كه از جانب حاكم
شرع، معين شده مىتواند كسى را به نيابت از به حج بفرستد يا نه؟
ج - احوط، ترك استنابه است در حال جنون بلى اگر به همين حال
از دنيا برود بعد از موت او واجب است از تركه او برايش حج، استيجار
نمايند.
69 - س - آيا جايز است شخص، حج مستحبى يا عمره مفرده مستحبى
از چند نفر بجا آورد يعنى قصد نيابت از چند نفر بنمايد يا نه؟
ج - در صورت تبرع مانع ندارد و ليكن در استيجارى، تابع
قرارداد با مستأجرين است.
70 - س - اگر كسى در موقع عمل حج و عمره ناچار است سر خود را
بپوشاند يا زير سايه قرار بگيرد و نمىتواند در آفتاب باشد در اين صورت
چنين شخصى مىتواند از ديگرى نيابت كند يا نه؟
ج - در فرض سؤال كه نايب، معذور در انجام بعض محرمات
احرام است نيابت و استيجار او مانع ندارد و كفاره آن بر عهده خود
نايب است.
71 - س - شخصى براى انجام حجة الاسلام اجير شده و تا سوريه رفته
و موفق به انجام عمل نشده و به كشور خود مراجعت كرده آيا مىتواند بابت
مخارجى كه در اين سفر نموده وجهى از منوب عنه مطالبه كند يا نه؟
ج - بر حسب طاهر حال كه اجرت را مقابل رفتن و برگشتن و عمل
حج قرار مىدهند اجير از اجرة المسمى به اندازه اى كه از راه، پيموده مستحق
31

است هر چند عمل براى منوب عنه فايده نداشته باشد.
72 - س - كسى كه قرائت نماز او و هم چنين اعراب تلبيه او صحيح نيست
مىتواند به نيابت ديگرى حج بجا آورد يا نه و بر فرض عدم جواز مىتواند
اجير شود و لكن شرط كند براى نماز و تلبيه كسى را اجير نمايد، يا اين كه
تحت نظر معلم، تلبيه بگويد يا نه؟
ج - در فرض سؤال اگر با تلقين معلم بتواند صحيح بخواند
نيابت او جائز است و در غير اين صورت محل اشكال است.
73 - س - زنى از دنيا رفته و به شوهرش وصيت كرده كه براى او حج،
استيجار نمايند ولى قيد بلدى و يا ميقاتى نكرده و شوهرش قبول وصيت
او نموده لكن مسامحه كرده و جهت همسرش حج استيجار ننموده و اموال هم
از بين رفته و شوهر آن زن كه وصى او بوده فوت كرده است و قبل از فوت
به يك نفر وصيت نموده كه حج همسرم در گردن من مانده ادا كنيد و آن شوهر
متوفى داراى صغار است اگر خواسته باشد حج بلدى آن زن را از مال او
بردارند صغار به زحمت مىافتند آيا اجازه مىفرمائيد كه حج ميقاتى جهت آن
زن بدهند يا نه؟
ج - در فرض مسألة كه وصيت به حج شده چون منصرف به بلدى است
واجب است بر وصى حج بلدى استيجار نمايد و اگر مال را تلف كرده ضامن
حج بلدى است و فعلا بايد از مالش حج استيجار شود هر چند صغير
داشته باشد.
74 - س - شخصى در زمان حياتش اهل نماز و روزه بوده و حج هم بجا
آورده با اين حال، وصيت كرده كه براى او حج استيجار نمايند فعلا فوت
كرده و ورثه نمىدانند حجى كه وصيت نموده براى اين است كه حجة الاسلام
خود را باطل دانسته يا حج احتمالى و احتياط است.
32

ج - ظاهر آنست كه حج احتياطى است مگر قرينه باشد كه مستحبى و
يا واجبى است و در هر صورت بايد بر طبق وصيت، عمل شود.
75 - س - شخصى فوت نموده حج و قضاء نماز و روزه به ذمه دارد و وصيت كرده كه از ثلث
مالش حج و قضاء نماز و روزه استيجار شود در صورت عدم وفاء ثلث آيا همه در عرض
هم هستند و يا مخارج حج را از اصل مال و اجرت نماز و روزه را از ثلث بردارند؟
ج - در صورت عدم وفاء ثلث، حج ميقاتى از اصل برداشته مىشود
و اجرت نماز و روزه و تفاوت بين بلدى و ميقاتى از ثلث داده مىشود و در
صورت عدم وفاء، ثلث به نماز و روزه و تفاوت بين بلدى و ميقاتى نماز و
روزه، مقدم بر تفاوت بين بلدى و ميقاتى است و ورثه كبار در صورت رضايت
از مال خود حج بلدى استيجار نمايند و با عدم رضايت و عدم كفايت ثلث
زائد بر ميقات واجب نيست.
76 - س - اگر كسى وصيت به حج كند و تعيين بلدى و يا ميقاتى بودن
آن را نكند تكليف چيست؟
ج - ظاهر وصيت حج بلدى است.
77 - س - كسى كه استطاعت حج را داشته و پيش از آن كه به مكه برود از
دنيا رفته آيا مىشود از ميقات نائب براى او بگيرند يا بايد از بلد نائب
گرفت و آيا فرقى در وصيت كردن و نكردن متوفى و كم بودن و زياد بودن
مال او براى گرفتن نائب هست يا نه؟
ج - اگر وصيت نكرده استيجار حج ميقاتى، كافى است و اگر وصيت
كرده و مقيد به ميقاتى نبوده حج بلدى استيجار نمايند مگر آن كه مازاد بر
استيجار ميقاتى بيش از ثلث باشد كه در اين صورت محتاج به امضا ورثه
است و اگر ورثه امضا نكردند بايد ثلث را صرف در استيجار حج از ما قبل
ميقات به هر مقدار كه ممكن است بنمايند.
33

78 - س - كسى كه به قصد حج مستحبى، عمره تمتعى براى خود بجا آورده
آنگاه در مكه اجير شده و مجددا به ميقات ادنى الحل برگشته و سپس عمره
و حج تمتعى به نيابت از شخص متوفى بجا آورده است تكليف او چيست؟
ج - اجاره، باطل و حج او نيز مجزى از حج منوب عنه نيست بنا
بر احتياط واجب
79 - س - شخص مستطيع كه حج بر او مستقر شده فوت نموده و وصيت
كرده كه شخص معينى كه امسال اجير ديگرى است سال بعد از طرف او نيابتا
به حج برود و حال آن كه ممكن است امسال شخص ديگرى از او نيابت نمايد
و نيز محتمل است سال آينده موانعى ايجاد شود كه نتوان استيجار كرد در
اين صورت مطابق وصيت بايد شخص معين، نايب شود و يا امسال به ديگرى
رجوع نمايند.
ج - ظاهر اين است كه عمل به اين وصيت، مشروع نيست و واجب
است با تمكن فورا نائب بگيرند.
80 - س - شخصى وصيت نموده از ما ترك او بعد الموت، حج بلدى
برايش استيجار شود فعلا از دنيا رفته و ما ترك او بواسطه تنزل قيمت،
وافى به حج بلدى نيست و اميد به ترقى قيمت هم نيست در اين صورت حج
ميقاتى جهت او استيجار شود كافى است يا نه.
ج - با فرض اين كه آنچه معين شده وافى نيست از هر جا مىرسد
استيجار شود مثلا اگر ممكن است از عتبات استيجار شود و اگر ممكن نشود
ميقاتى استيجار كنند.
81 - س - شخصى از ايران حركت مىكند كه براى خود يا به نيابت از
ديگرى حجة الاسلام بجا آورد حال مىخواهد كه قبل از حج براى خود
يا ديگرى عمره مفرده بجا آورده و بعد برگردد به مدينه و احرام حج
34

ببندد بفرمائيد كه اين عمل، جائز است يا نه و اگر چنين كرد حج از ذمه
خود او و يا از ذمه منوب عنه ساقط مىشود يا نه؟
ج - كسى كه حج واجب خود را بجا نياورده جائز نيست در ايام
حج، عمره مفرده بجا آورد و هم چنين كسى كه نائب حج بلدى است در
فرض سؤال، جائز نيست عمره مفرده را قبل از اعمال حج بجا آورد و
در صورتى كه قبل از حج بجا آورد عمره مفرده او باطل است و لكن حج
صحيح است و از ذمه او يا منوب عنه ساقط مىشود بلى اگر نائب حج بلدى
بوده استحقاق اجرت ندارد.
82 - س - كسى كه براى حج تمتع استحبابى به مكه رفته و عمره تمتع را
انجام داده و از روى جهل به مسألة براى حج تمتع ميقاتى در مكه اجير شده
و به ميقات رفته و براى عمره تمتع محرم شده و به مكه آمده و اعمال عمره را
انجام داده سپس مسألة را فهميده، معلوم است كه حج ميقاتى صحيح
نيست، بفرمائيد نسبت به اعمال خود چه وظيفه‌اى دارد؟
ج - احرام او براى عمره حج ميقاتى درست نبوده و بايد بقيه اعمال
خود را بجا آورد يعنى در مكه براى حج محرم شود و به عرفات رود و مناسك
را انجام دهد و حج تمتعش صحيح است.
83 - س - آيا انجام عمره به نيت چند نفر جائز است.
ج - در صورت تبرع مانعى ندارد و در استيجارى تابع قرار داد
است.
35

(ميقات)
84 - س - شخصى در غير اشهر حج با احرام عمره مفرده، وارد مكه شده و
اعمال عمره مفرده را بجا آورد و در مكه ماند تا ايام حج آيا براى احرام
عمره تمتع مىتواند از تنعيم، محرم شود يا بايد به يكى از مواقيت برود.
ج - بايد به يكى از مواقيت پنجگانه برود و از آنجا محرم شود.
85 - س - كسى كه براى عمره مفرده، عازم مكه است آيا جائز است كه از
جده - با نذر يا بدون نذر - احرام ببندد و بر فرض جواز آيا جايز است از
حديبيه و يا ادنى الحل حرام ببندد صور مسألة را بيان فرمائيد؟
ج - عبور از ميقات يا محاذى آن براى قاصد مكه، بدون احرام،
جايز نيست هر چند بخواهد عمره مفرده بجا آورد و لكن اگر معصيت نمود و
از ادنى الحل كه ميقات عمره مفرده است محرم شد عمره او صحيح است و
كسى كه عازم عمره مفرده است جايز است قبل از رسيدن به ادنى الحل،
نذر كند و محرم شود خواه در جده باشد و يا قبل از آن و هم چنين است اگر
عابر، قاصد مكه نبوده و بعد از عبور از ميقات يا محاذى آن قصد نمايد به مكه
مشرف شود جايز است با نذر از جده مثلا براى عمره مفرده محرم شود و اما
اعمال حج واجب در مناسك مذكور است.
86 - س - آيا براى كسى كه عمره مفرده، انجام داده جايز است قبل از
36

يك ماه، همه روزه از حدود ميقاتگاه خارج گردد و بدون احرام وارد مكه شود
ج - بلى جايز است.
87 - س - اگر كسى در مكه، زندانى شد و موقعى آزاد گشت كه نمىتواند
به ميقات برود از كجا بايد محرم شود؟
ج - فعلا وظيفه اين شخص بنابر احتياط اين است كه از هر جائى كه
نزديكترين نقطه به ميقات است و ممكن باشد احرام عمره تمتع ببندد محرم
گردد و حج را تمام كند و پس از مراجعت اگر سال اول استطاعت او بوده و
استطاعتش تا سال بعد باقى نباشد حج مزبور، كافى است و چيزى بر او
نيست و اگر تا سال بعد، استطاعتش باقى باشد يا قبلا حج بر او مستقر شده
بوده مجددا حج تمتع را بنابر احتياط لازم بجا آورد.
88 - س - اگر كسى نذر احرام پيش از ميقات كرده باشد و پيش از
ميقات، محرم شود و بعد از ورود به جده وسائل حركت او به مدينه فراهم
شود آيا مىتواند محل شود و به مدينه برود و بعد از آن از ميقات ديگر محرم
شده و وارد مكه شود؟
ج - انصراف از نيت احرام، سبب بيرون آمدن از احرام نمىشود
و با آن كه احرام بسته تجدد احرام، بنحو جزم، مشروع نمىباشد بلى
رجاءا بخواهد در مسجد شجره تجديد نيت كند مانعى ندارد.
(نيت احرام)
89 - س - معنى نية الاحرام هو توطين النفس على ترك المحرمات
فعليه ان الشخص الذى يحرم من بلده قبل الميقات بالنذر وهو يعلم انه
37

يسافر بالطائرة (تحت الظل) فهل ينعقد نذره في هذه الصورة ويصح
احرامه ام لا؟
ج - الظاهر ان نية الاحرام لا يعتبر فيها العزم على ترك المحرمات
وتوطين النفس عليه وهو لا ينافى العلم بارتكاب بعضها ولو مختارا فعلى
هذا ينعقد النذر ويصح الاحرام
90 - س - شخصى براى حج تمتع، مشرف شد در موقع احرام نمىدانست
بايد براى عمره محرم شود لذا نيت كرد كه احرام براى حج مىبندم و اعمال
را طبق دستور عمره انجام داد و تقصير كرد و محل شد بعد گفت شايد عمره
من صحيح نباشد به علت اين كه در وقع احرام عمره، نيت حج كردم و دوباره
در مسجد الحرام محرم شد و نيت عمره كرد و دوباره عمره تمتع بجا آورد و
بعد حج تمتع انجام داد در اين صورت آيا عمره اول چون نيت حج كرده
چه صورت دارد و اگر عمره اول باطل است عمره دوم صحيح است يا نه
چون به ميقات نرفته و از مكه خارج نشده و مىدانست كه وقت بيرون رفتن را
ندارد و امكان داشت كه گم هم بشود.
ج - در فرض سؤال اگر به نيت حج تمتع محرم شده عمره اول او
صحيح است.
91 - س - كسى يك مرتبه به حج مشرف شده ولى مىگويد دلچسبم
نيست مىخواهد دو مرتبه حج نمايد آيا نيت احتياط كند يا ما فى الذمه؟
ج - قصد ما فى الذمه نمايد.
(تلبيه)
92 - س - حاج در حج تمتع قبل از وقوف به عرفات فهميد كه تلبيه او
38

چه در عمره تمتع و چه در حج، صحيح نبوده اكنون وظيفه او چيست؟
ج - در فرض سؤال كه از جهت نسيان يا جهل بوده اگر قبل از
اعمال عمره، متوجه شود چنانچه ممكن است به ميقات برگردد و با تلبيه
صحيح محرم شود و اگر ممكن نيست هر مقدار مىتواند به طرف ميقات برگردد
و محرم شود و اگر آن هم ممكن نيست در همانجا كه مىفهمد محرم شود و
عمره او صحيح است و هم چنين اگر بعد از اعمال عمره بفهمد عمره او صحيح
است و اگر در عرفات بفهمد و برگشتن، ممكن باشد برگردد به مكه و ثانيا
محرم شود و اگر ممكن نيست هر قدر مىتواند به طرف مكه برگردد و محرم شود
و اگر آن نيز ممكن نيست در همان محل محرم شود و حج او صحيح است.
93 - س - هر گاه كسى در موقع بستن حوله احرامى نيت عمره تمتع
نمود و حوله را بست بعد دعاى مستحبى خواند آنگاه متوجه شد كه لبيك
نگفته بى درنگ لبيك گفت چه صورت دارد؟
ج - مانعى ندارد احرام صحيح است.
94 - س - شخصى خيال كرده كه تلبيه، مختص به عمره است براى احرام
حج، تلبيه نگفته و بدون تلبيه محرم شده و به عرفات رفته و اعمال را تا
آخر انجام داده بعدا فهميده كه بايد در احرام حج نيز تلبيه بگويد تكليف
او چيست؟
ج - در فرض سؤال اگر بعد از تمام اعمال فهميده كه تلبيه نگفته
حج او صحيح است.
95 - س - كسانى كه محرم به احرام عمره تمتع مىشوند و بعد وظيفه
آنها حج افراد مىشود آيا بايد ثانيا به نيت حج افراد تلبيه بگويند و
محرم شوند يا خود به خود عمره مبدل به حج افراد مىشود و تلبيه و احرام
مجدد لازم نيست.
39

ج - ثانيا تلبيه و احرام، لازم نيست بلكه با همان احرام و
تلبيه‌اى كه براى عمره تمتع گفته با قصد حج افراد، به عرفات مىرود.
96 - س - بعد از محرم شدن و گفتن تلبيه مىتواند، بعنوان احتياط
ثانيا تلبيه بگويد و محرم شود يا خير و آيا تكرار تلبيه مضر به حج
او هست يا نه؟
ج - اگر احتمال عدم صحت تلبيه و احرام اول را مىدهد رجاءا
و احتياطا مانعى ندارد.
(احرام)
97 - س - كسى كه در مكه است اگر براى انجام كارى به جده رفت آيا
موقع برگشتن بايد محرم گردد و با احرام، داخل حرم شود يا نه و اگر
احرام لازم است به چه نيت بايد محرم شود و پس از دخول مكه چكار بايد
بكند.
ج - شخص مذكور اگر معتمر به عمره تمتع بوده تا حج را بجا نياورد
حرام است از مكه بيرون برود مگر حاجت پيدا كند و بيرون رفتن موجب
فوت حج نشود كه در اين صورت بايد محرم به احرام حج شود و از مكه
بيرون رود و بعد از مراجعت به همان احرام اعمال حج را بجا آورد بلى اگر
در خارج كارى داشته باشد و رفتن به آنجا با احرام براى او حرج باشد جايز
است بدون احرام، خارج شود و در هر حال اگر جهلا يا عصيانا بدون احرام
بيرون رفت چنانچه مراجعتش در همان ماهى باشد كه عمره اولى را بجا آورده
همان عمره اولى كافى است و جايز نيست دوباره محرم شود به احرام
40

عمره و اگر از عمره اولى سى روز گذشته باشد بايد در ميقات محرم به احرام
تمتع شود و بعد از وارد شدن به مكه عمره تمتع را انجام دهد و عمره اولى
مفرده مىشود و بعد محرم به احرام حج گردد و اگر فاصله كمتر از سى روز
باشد و در غير آن ماهى كه عمره اولى را بجا آورده وارد شود به احتياط
واجب در ميقات محرم به احرام عمره تمتع شود و بعد از انجام اعمال
عمره محرم به احرام حج شود و كسى كه بعد از عمره تمتع بدون احرام از
مكه خارج شده و پس از گذشتن يك ماه يا بيشتر عصيانا يا جهلا يا نسيانا
بدون احرام وارد مكه شده همان عمره اولى كه انجام داده عمره تمتع
محسوب است و اگر بعد از حج بيرون رفت و خواست مراجعت به مكه نمايد اگر
در همان ماهى كه احرام بسته مراجعت كرد احرام، لازم نيست و اگر از
احرام سابق، سى روز گذشته بايد محرم شود به احرام عمره مفرده و اگر
فاصله كمتر از سى روز باشد و در غير آن ماهى كه احرام سابق را بسته
بخواهد مكه برود احتياط واجب آن است كه محرم شود به احرام عمره مفرده
و پس از دخول مكه اعمال عمره مفرده را بجا آورد.
98 - س - جوانى پس از احرام و ورود به مكه، مجنون مىشود و جنون او
ادوارى است البته چنين شخصى براى سالهاى آينده اگر افاقه پيدا كرد و
استطاعت باقى بود حكمش معلوم ولى در همان سال كه جنون عارض شده
حكم موت را دارد و يا حكم مصدود و محصور را.
ج - در فرض سؤال، شخص مزبور به حال احرام باقى است و اگر بعد
از گذشتن ايام حج افاقه پيدا كرد بايد به اعمال عمره مفرده محل شود و
اگر حج بر او مستقر بوده واجب است بعد از افاقه بجا آورد و در صورت
استقرار حج و ادامه جنون تا زمان موت، بر ورثه لازم است از تركه او
41

حجش را بجا آورند.
99 - س - محرم شدن از محله شيشه، كافى است يا نه يعنى آيا محله
شيشه كه نزديك منى است جزء مكه محسوب است يا نه؟
ج - كسى كه مىخواهد محرم با حرام حج بشود بايد در شهر مكه،
محرم گردد و چنانچه بعضى گفته اند محله شيشه داخل شهر است معذلك
اگر احراز نشد ترك احتياط نشود به اين كه پيش از محله شيشه محرم با حرام
حج گردد و كسى كه مىخواهد محرم با حرام عمره مفرده گردد مىتواند از ادنى
الحل، مثل تنعيم، محرم شود.
100 - س - اگر كسى حج خود را فاسد نمايد مىفرمائيد موظف است همان
را به آخر برساند بفرمائيد آيا با اتمام حج فاسد، محل مىشود يا نه؟
ج - بلى محل مىشود مگر آن كه مانعى از اتمام پيش آيد.
101 - س - كسى كه با احرام عمره تمتع وارد جده شد و چون وسيله، يافت
احرام را به هم زد و به مدينه منوره رفت كه در مراجعت از مسجد شجره،
محرم شود حكمش چيست؟
ج - شخص مذكور اگر احرام اول او صحيح بوده تا اعمال عمره را
تمام نكند از احرام بيرون نمىرود اگر چه قصد به هم زدن آن را كرده باشد و
بايد با همان احرام، عمره را تمام كند و تجديد احرام بعد از برگشتن از
مدينه، لازم نيست بلى رجاء بخواهد در مسجد شجره، تجديد احرام كند
مانعى ندارد ولى لازم نيست و اگر به گمان اين كه احرامش به هم خورده
مرتكب يكى از محرمات شود حكم آن در مناسك در احكام محرمات احرام
گفته شده است.
102 - س - مردى كه مىخواهد محرم شود اگر لباس دوخته را بيرون
نياورد و لباس احرام را روى آن بپوشد به احرامش ضرر مىزند يا نه؟
42

ج - بنابر احتياط بايد لباس را بكند و محرم شود تا قطع به صحت احرام نمايد.
103 - س - كسى كه عمره انجام داده جائز است براى او قبل از يك ماه همه
روزه از حدود ميقاتگاه خارج شود و بدون احرام وارد مكه گردد يا نه؟
ج - مانعى ندارد بلى بعد از عمره تمتع، خروج از مكه بدون احرام براى
حج تمتع جايز نيست لكن اگر نسيانا يا عصيانا خارج شد قبل از يك ماه بودن
احرام داخل مكه شود و عمل حج را انجام دهد.
104 - س - آيا سايه ديوار ماشينهائى كه سقف ندارند روى سر مرد محرم
قرار بگيرد اشكال دارد يا نه؟
ج - اگر ديوار ماشين، مورب باشد بطورى كه عرفا صدق كند از
بالاى سر استظلال شده جايز نيست و اگر از پهلو سايه بر سر محرم بيفتد
جواز آن خالى از قوت نيست و لكن احوط ترك است.
105 - س - بعضى از مديران كاروان حج يا بعض كارمندانى كه سال هاى
زياد به حج مشرف مىشوند و حج واجب خود را انجام داده‌اند در بعضى
از سالها اگر چه در اشهر حج باشد فقط يك عمره مفرده بجا مىآورند و محل
مىشوند و به منظور سهولت رسيدگى به حجاج براى رفتن به عرفات هم
محرم نمىشوند آيا اشكالى دارد يا خير؟
ج - در فرض سؤال كه واجبى در ذمه او نيست بعد از بجا
آوردن عمره مفرده جايز است از مكه خارج گردد و تا يك ماه بعد جايز است
بدون احرام داخل مكه شود.
106 - س - شخصى بعد از اتمام اعمال عمره تمتع و قبل از احرام براى
حج تمتع، مريض و بىهوش گرديده بطورى كه قادر بر رفتن به عرفات و انجام
اعمال نبوده البته اگر محرم بود حكم محصور را داشت و لكن در فرض
سؤال كه محرم نشده تكليف چيست؟
43

ج - در فرض مذكور عمره او مفرده شده ولى وجوب طواف نساء
در اين مورد، معلوم نيست اگر چه احتياط خوب است و اگر رفتن خودش
متعذر است نايب بگيرد كه طواف نساء را از طرف او انجام دهد و اگر
استطاعت دارد بايد در سال آينده حج كند و هم چنين اگر قبلا حج بر او
مستقر شده بوده بايد حج بجا آورد
107 - س - آيا احرام در نيابت براى طواف عمره تمتع و مفرده و حج
تمتع لازم است يا نه؟
ج - احرام در نيابت طواف عمره تمتع و مفرده واجب است و در طواف حج لازم نيست.
108 - س - بين عمره و حج تمتع مىتواند به غار ثور يا كوه حرا برود يا خير؟
ج - بعد از عمره تمتع، جايز نيست از مكه بيرون رود الا با احرام
حج.
109 - س - كسى كه احرام بسته اگر با پارچه ندوخته از دور كمر تا بالاى
سينه خود را بپوشاند و پارچه را دور بدن خود - مثل شال كمر -
بپيچد چه صورت دارد؟
ج - اگر بخواهد پارچه‌اى را مثلا از كمر با پائين ببندد مانعى
ندارد ولى روى سينه چيزى نبندد.
110 - س - در غير حال طواف و نماز آن اگر جامه احرام يا بدن محرم
نجس شود مثل نجس شدن بدن يا لباس در قربانگاه آيا براى احرام او
اشكال دارد يا نه؟
ج - براى احرام او اشكال ندارد و لكن احوط آنست كه در صورت
امكان، تطهير يا تبديل نمايد.
111 - س - اگر محرم، زير لباس احرام شالى به گردن بيندازد و شال
44

گردن را از زير بغل تا زير ناف چندين دور بپيچد اين عمل از جهت شبيه
بودن به لباس دوخته موجب فديه مىشود يا نه؟
ج - بستن شال به گردن و سينه به نحوى كه ذكر شده جايز نيست و لكن
انداختن پارچه غير دوخته روى شانه نظير حوله مانعى ندارد و چنانچه
بنحو مرقوم در سؤال، شال به گردن و سينه ببندد احتياط لازم، دادن كفاره
است.
112 - س - زنها در حال احرام مىتوانند جوراب بپوشند يا بايستى روى
پاى آنها مثل مردان باز باشد؟
ج - اقوى جواز پوشيدن جوراب است براى زن.
113 - س - پوشيده شدن روى پا در حال احرام در موقع نشستن يا آمدن
جامه احرام روى پا در حال سير يا در منزل، چه صورت دارد؟
ج - اشكال ندارد.
114 - س - كسانى كه جهت ذبح قربانى، به مذبح مىروند و قهرا لباس
احرام و بدنشان آلوده به خون مىشود و غالبا تطهير برايشان ميسور نيست تا
به مكه برگردند آيا گناهى بر آنان هست يا نه؟
ج - رفتن به مذبح براى قربانى نمودن، حرام نيست و لكن اگر لباس
يا بدن محرم نجس شد احوط تطهير آنست با امكان اگر چه مستلزم رفتن
به مكه باشد
115 - س - محرم روى لباس دوخته يا پتوى دوخته بنشيند يا بخوابد يا
زير پتوى دوخته يا لحاف بخوابد چه صورت دارد؟
ج - اقوى جواز آنست لكن پتو و لحاف را به خود نپيچد كه مثل
لباس شود.
116 - س - در منزل سر روى بالش نرم گذاشتن كه باعث پوشيدن مقدارى
45

از سر مىشود چه صورت دارد؟
ج - سر روى بالش گذاردن مانعى ندارد.
117 - س - اينجانب عازم حج بيت الله هستم و پايم مصنوعى است با
اين خصوصيات 1 - بايد پاى مصنوعى بسته باشد تا بتوانم را بروم و
آن هم دوخته است 2 - به خاطر بستن پا بايد زير شلوارى و زير پيراهن
بپوشم و آنها نيز دوخته است 3 - براى اين كه بهتر بتوانم راه بروم بايد
كفش معمولى بپوشم و از دم پائى نمىتوانم استفاده نمايم 4 - بر اثر پاى
مصنوعى بايد جوراب پا كنم بنابر اين نظر مباركتان را مرقوم و مرا راهنمائى
فرمائيد كه محل حاجت است.
ج - ظاهر آن است كه براى پوشيدن جنس دوخته يك كفاره بدهيد
كافى است بنابر اين بايد براى بستن پا با چيز دوخته و پوشيدن شلوار و
پيراهن يك گوسفند كفاره در احرام عمره و يك گوسفند كفاره در احرام حج
قربانى نمائيد و چون پوشيدن روى پاى غير مصنوعى براى مرد محرم
مستقلا حرام است بايد براى اين جهت هم يك كفاره در احرام عمره و كفاره
ديگرى در احرام حج بدهيد.
118 - س - شخصى از جده محرم گرديده و به مكه مشرف شده و اعمال
عمره مفرده و طواف نساء را بجا آورده در صورتى كه تمكن از رفتن به يكى از
مواقيت داشته و بعد از فراغ از اعمال، امر زناشوئى با زوجه خود انجام داده آيا كفاره دارد يا خير؟
ج - كفاره ندارد.
119 - س - در اثر هجوم جمعيت وقت بوسيدن حجر الاسود ممكن است
جامه احرام بعض از حاجيان سر آنها يا سر ساير حجاج را پوشاند اگر
تصادفا اين طور شد چه صورت دارد؟
46

ج - در صورت تصادف، اشكال ندارد.
120 - س - اگر طفل محرم يكى از محرمات احرام را كه كفاره دارد مرتكب
شود آيا كفاره دارد يا خير و اگر داشته باشد بر خود طفل است كه بعد از بلوغ
بدهد يا بر ولى او است؟
ج - بر ولى واجب است كه طفل را از ارتكاب محرمات باز دارد،
و در فرض سؤال كفاره لازم مىشود حال چنانچه غير مميز باشد و ولى او
را محرم كرده باشد و طفل صيد نمايد كفاره بر ولى واجب مىشود و بنا بر
احتياط، ساير كفارات نيز بر عهده ولى است و اگر طفل مميز باشد احوط
آن است كه ولى كفاره را از مال خودش بدون اين كه قصد كند بر او واجب
بوده يا بر صبى ادا نمايد يعنى قصد كند كه كفاره واجب شده را ادا مىنمايد
اعم از اين كه بر خودش واجب شده يا بر صبى مميز.
121 - س - كسى كه جهلا يا نسيانا در حال احرام تا مكه شورت را بيرون
نياورده چه صورت دارد؟
ج - احرام، صحيح است و كفاره ندارد بايد شورت را فورا از بدن
بيرون كند.
122 - س - شخصى كه قبل از اشهر حج و يا در اشهر حج محرم به احرام
عمره مفرده شده است و وارد مكه گرديده و اعمال را انجام داده اكنون كه
موقع حج رسيده مىخواهد براى حج تمتع به ميقات برود و نمىگذارند يا
خوف دارد او را دستگير كنند وظيفه‌اش چيست؟
ج - در فرض سؤال بادنى الحل (ميقات عمره مفرده) برود و محرم
با حرام عمره تمتع بشود و تمام اعمال حج تمتع را انجام دهد و سال بعدهم
احتياطا حج تمتع را بجا آورد.
123 - س - اگر كسى العياذ بالله در عمره تمتع لواط و يا با زن جماع كند
47

عمره‌اش باطل مىشود و يا فقط موجب كفاره است؟
ج - اگر در عمره تمتع پيش از سعى، جماع يا لواط كند عمره‌اش
باطل مىشود و يك شتر كفاره بر او لازم است و واجب است همان عمره باطل
را تمام كند و اگر وقت دارد به ميقات برود و عمره تمتع را اعاده نمايد و
اگر وقت اعاده ندارد واجب است حج افراد بجا آورد و بعد عمره مفرده و
احوط اعاده حج است در سال آينده و اگر بعد از سعى، جماع يا لواط كرده
عمره باطل نمىشود لكن يا شتر كفاره بر او واجب است.
124 - س - بعضى از حجاج، در حال احرام در مشعر و منى از پتو و لحاف
دوخته جهت ايمنى از سرما استفاده مىكنند آيا اين عمل جايز است يا نه؟
ج - خوابيدن زير پتو و لحاف اگر طورى به خود نپيچد كه مثل
لباس شود اشكالى ندارد ولى در حال جلوس و قيام، لحاف و پتوى دوخته
روى خود نيندازد.
125 - س - هل يجوز ازالة الزوائد الجلدية التى تخرج فوق الظفر اوفى
الشفة عادة ام لا
ج - لا مانع من ازالة الزوائد المذكورة في حال الاحرام الا ان
توجب الادماء فان الادماء حرام و موجب للكفارة كما انه لا مانع من ازالتها
في غير حال الاحرام ايضا اذا كان او ان انفصالها.
126 - س - هل يجوز للمحرم ان يدخن السجارة الفرنجية ذات رائحة
ام لا
ج - لا يجوز التدخين به مع صدق الطيب عليه
127 - س - اگر جامه احرام را با پول خمس يا زكات نداده خريده باشند
احرام در آن صحيح است يا خير.
48

ج - اگر به عين آن پول، معامله واقع شده باشد احرام در آن جايز
نيست و همچنين اگر جامه احرام خودش متعلق خمس شده باشد محرم شدن
در آن جايز نيست و طواف در آن باطل است ولى اگر آن را به پول كلى خريده
باشد احرام در آن ضرر ندارد هر چند در مقام پرداخت قيمت، پول خمس يا
زكات نداده را بدهد لكن ذمه او به مقدار خمس برى نمىشود و ضامن آن
مقدار خمس هم مىباشد.
128 - س - در حرم بر محل صيد كردن حرام است يا نه؟
ج - هر صيدى كه بر محرم در حال احرام حرام است بر محل نيز
در حرم حرام است.
129 - س - بر حسب فتواى حضرت مستطاب عالى جايز است كه محرم در
منزل زير سقف و سايه برود يا چتر بر سر بگيرد آيا مراد از منزل، شهر مكه
است يا منزلى كه در شهر مكه دارد و هم چنين در منى و عرفات؟
ج - مراد از منزل محل نزول است در مقابل حال طى طريق پس
در شهر مكه و منى و عرفات و قهوه خانه هاى بين راه و امثال آن براى محرم
بعد از منزل كردن تا قبل از كوچ كردن استظلال مانعى ندارد هر چند در آمد
و شد براى حوائج باشد.
130 - س - كفاره كشتن ملخ در حال احرام چيست؟
ج - يك كف طعام يا يك دانه خرما است بطور تخيير و اگر هر دو را بدهد بهتر است.
131 - س - اگر ملخ را در حال احرام بكشد و بخورد كفاره آن چيست؟
ج - يك گوسفند قربانى بر او واجب مىشود.
132 - س - اگر ملخ بسيار باشد و همه آنها را بكشد چه بر او لازم مىشود؟
ج - احوط آنست كه اگر بيشتر از يك ملخ كشته باشد يك گوسفند
49

قربانى كند و احوط از آن ضميمه ساختن يك كف طعام و يك دانه خرماست.
133 - س - اگر از جهت زيادى ملخ در بين راه نتواند خود را از كشتن
آنها حفظ نمايد چه كند؟
ج - در اين صورت چيزى بر او نيست.
134 - س - آمپول زدن به ديگرى با علم به بيرون آمدن خون، در حال
احرام، چه صورت دارد و آيا اين كه نسبت به محرم باشد يا نسبت به محل
فرقى هست يا نه؟
ج - اشكالى ندارد و فرقى بين آن دو نيست.
135 - س - چه مىفرمائيد در اين مسألة كه شخصى بعد از عمره تمتع -
كه در روز چهارم ذيحجه انجام داده - قبل از حركت به عرفات و منى
براى اعمال حج تمتع - سر خود را با تيغ يا ماشين يك يا دو يا سه تراشيده
آيا اين عمل، ضررى به حج او مىرساند يا نه و كفاره دارد يا نه؟
ج - اگر با تيغ، سر خود را بين عمره تمتع و حج تمتع بتراشد با
آن كه عالم به مسألة بوده يك گوسفند، كفاره دارد و در صورت جهل و
نسيان، كفاره ندارد و ماشين كردن سر هم در فرض مزبور، موجب كفاره
نمىشود هر چند احوط، دادن كفاره است.
136 - س - تزريق آمپول در حال احرام چه صورت دارد؟
ج - اگر موجب بيرون آمدن خون نشود براى احرام او اشكال
ندارد.
137 - س - هل يجوز السكنى والاقامة والاحرام لحج التمتع في المحلات
الجديدة من مكة مثل كدى ومسفلة وشيشه؟
ج - يجوز السكنى والاقامة في المواضع التى تصدق عليها مكة
وكذلك يجوز الاحرام منها لحج التمتع
50

(طواف)
138 - س - شخصى در عمره تمتع، حجر اسماعيل را داخل در طواف
ننموده و نماز طواف عمره تمتع وسعى بين صفا و مروه را بجا آورده و تقصير
كرده و لباس مخيط نيز پوشيده پس از التفات، محرم شده و اعمال را بوجه
صحيح دوباره بجا آورده آيا حج او صحيح است يا نه؟
ج - كسى كه از جهت جهل به مسألة، حجر اسماعيل عليه السلام را
جزء طواف قرار نداده وسعى و تقصير را انجام داده و از لباس احرام
در آمده و لباس دوخته پوشيده چنانچه مجددا لباس احرام بپوشد و طواف
را بنحو صحيح انجام دهد و بقيه اعمال عمره را بجا آورد عمره او صحيح
است و چيزى بر او نيست.
139 - س - شخصى در مكه در عمره تمتع پس از هفت شوط طواف، قبل از
بجا آوردن نماز طواف، سعى نموده و تقصير هم كرده و شخص ديگر طواف را
يك شوط ناقص نموده معذلك نماز خوانده و پس از سعى تقصير كرده و
لباسهاى عادى خود را پوشيده اكنون وظيفه آنها چيست مخصوصا شخص
دوم هنوز محرم است و مىتواند عمل را اعاده كند يا نه و هم چنين جهت
تقصير و پوشيدن لباس مخيط بايد كفاره بدهد يا نه؟
ج - در فرض اول نماز طواف را هر وقت يادش آمد بجا آورد و اگر
از مكه معظمه خارج شد و يادش آمد هر جا باشد بجا آورد هر چند در وطن
باشد كفايت مىكند و در فرض دوم اگر در مكه يادش آمد و يك شوط را به جا
51

آورد اشكال ندارد و اگر بعد از برگشتن در وطن يادش آمده كسى را نائب
كند از طرف او يك شوط را بجا آورد و در هر دو صورت شخص مذكور محرم
نيست و محل شده و چون جهلا تقصير نموده و مخيط پوشيده كفاره ندارد.
140 - س - هر گاه شخصى از روى جهل به حكم قبل از وقوف به عرفات
طواف و نماز آن و سعى و تقصير را بجا آورد و بعد از اتمام مناسك حج،
عالم شد آيا خللى به حج او وارد مىشود يا نه و آيا كفاره بر او واجب است يا نه
ج - اگر تقديم بدون عذر بوده واجب است طواف وسعى و تقصير
را اعاده نمايد و اگر با عذر بوده احتياطا اعاده كند و كفاره در صورت جهل
واجب نيست.
141 - س - كسى كه در عمره تمتع موقع طواف كار كند كه لازم باشد
احتياطا طواف را تمام نموده و نماز آن را بخواند و بعد هم طواف و نماز را
اعاده نمايد هر گاه پس از اتمام طوافى كه مشغول آن بوده عمدا يا نسيانا
يا جهلا بودن خواندن نماز آن، طواف دوم را بجا آورد و بعد از آن دو نماز
طواف بخواند چه صورت دارد و آيا قران بين طوافين است يا خير؟
ج - قران نيست و اشكال ندارد مگر در صورت علم و عمد كه
تأخير نماز از طواف ممكن است معصيت باشد لكن در همين صورت هم
به طواف ضرر نمىزند.
142 - س - آيا مىشود طواف يا سعى را پس از يك يا دو شوط عمدا رها
كرد و از سر گرفت و اگر كسى چنين كند طواف و سعيش صحيح است يا نه و
همينطور رها نمودن طواف يا سعى در كمتر از يك شوط چه صورت دارد؟
ج - در فرض مذكور صحت طواف وسعى بعيد نيست.
143 - س - فتواى حضرت آية الله اين است كه در طواف اگر وارد حجر
اسماعيل شود بايد آن شوط را از سر بگيرد بنابر اين اگر مطوفى يك نفر حاج
52

را كه طواف مىدهد اشتباها وارد حجر نمود و بعد از متذكر شدن، او را از
حجر بيرون آورد و از همانجا طواف را تمام كرد اكنون پس از دو سال اين
مطوف متوجه فتواى حضرتعالى گرديد تكليف چيست بايد به خود حاج بگويد
و يا لازم نيست و بدون گفته حاج مىتواند از طرف او انجام بدهد و يا
براى او نايب بگيرد؟
ج - در فرض سؤال، كفايت حج مزبور از حجة الاسلام محل اشكال
است و احتياط لازم آن است كه اگر در غير اشهر حج مشرف شود
عمره مفرده بجا آورد و در اشهر حج نيز حجة السلام خود را اعاده نمايد
و اگر در اشهر حج مشرف شود اول عمره و حج تمتع را بجا آورد و بعد
عمره مفرده بجا آورد و در حال حيوة منوب عنه جايز نيست مطوف نايب
بگيرد و لازم است خود حاج حكم مسألة را بداند و به وظيفه خود عمل كند.
144 - س - كسى كه معذور باشد و يا احتمال عذر بدهد مثل زن كه احتمال
بدهد در اثر عادت زنانگى نتواند پس از مراجعت از منى طواف نساء بجا
بياورد آيا جائز است طواف نساء را بر عرفات مقدم بدارد يا نه؟
ج - در صورت مذكوره مىتواند طواف نساء را بعد از سعى، مقدم
بر وقوف عرفات بدارد بلكه با خوف از عدم تمكن، لازم است و احوط
اعاده آنست در صورت تمكن بعد از مراجعت و در صورت عدم تمكن احوط
آن است كه براى اعاده نائب بگيرد.
145 - س - اگر زن در شوط چهارم يا پنجم طواف عمره تمتع حائض شود
و مىداند تا قبل از عرفات پاك نخواهد شد آيا مىتواند نايب بگيرد يا حج
او مبدل به افراد مىشود؟
ج - از شوط چهارم به بعد اگر زن حائض شود عمره تمتع او صحيح
است وسعى و تقصير را با همان حال حيض انجام دهد و در موقع حج،
53

محرم به احرام حج تمتع شود و بعد از پاك شدن قضاى باقيمانده از طواف
عمره را بجا آورد و اگر تا وقت حركت همراهان از مكه پاك نشد و ناچار
است با آنها برود جايز است براى طواف حج و هم چنين قضاى باقيمانده
طواف عمره، نايب بگيرد.
146 - س - مستحاضه كتيره هر گاه براى نماز يوميه، وظيفه اش را انجام
داد تجديد غسل براى طواف لازم است يا نه و بر فرض لزوم عسل عليحده
براى طواف آيا همان غسل براى نماز طواف هم كافى است يا نه؟
ج - اگر بعد از غسل براى نماز يوميه خون نبيند تجديد غسل،
لازم نيست و اگر خون ببيند براى هر كدام از طواف و نماز طواف، يك غسل
احتياطا بجا آورد و اگر فاصله بين غسل و طواف زياد مىشود مثل اين كه
در نزديك مسجد الحرام نتواند غسل كند احتياطا در موقع ورود به مسجد
تيمم بدل از غسل هم بنمايد.
147 - س - چون بعضى از حجاج در طواف عمره دچار اشتباه مىشوند
مثل اين كه طواف را در داخل حجر انجام مىدهند و يا سعى را قبل از طواف
انجام داده و تقصير هم مىكنند آيا اين عمل صدمه‌اى به احرام آنها وارد
مىآورد يا هنوز به احرام خود باقى هستند و بايد عمل طواف و نماز وسعى و
همچنين تقصير را بطور صحيح انجام دهند و اشتباه اول ضررى ندارد حكم
آن را مرقوم فرمائيد.
ج - طواف از داخل حجر، باطل است و اگر ثانيا اعمال مزبوره
را با ترتيب لازم و صحيح انجام دهند كافى است و اشتباه اول، مضر
به حكم احرام نيست.
148 - س - اگر حاج وسط طواف، داخل حجر اسماعيل شد و در همان
وقت و يا بعد از طواف وسعى و تقصير فهميد تكليف او چيست؟
54

ج - اگر چهار شوط را تمام كرده هر وقت فهميد، ناقص را تمام كند و نماز
طواف را بجا آورد و اگر سعى كرده سعى را اعاده كند و اگر قبل از سه شوط و نيم بوده
شوطهاى گذشته باطل است و بايد طواف را از سر بگيرد و بعد از نماز طواف، سعى را
بجا آورد و اگر از سه شوط و نيم گذشته و به چهار نرسيده آن را تمام كند با دو ركعت نماز
و بعد يك هفت شوط طواف و نماز و بعد سعى را بجا آورد.
149 - س - حاج از طرف كسى در مكه نائب است در بين طواف عمره
تمتع، انگشت پاى او مجروح و خونى شده متوجه نمىشود بعد از طواف عمره
و پيش از نماز طواف، متوجه مىشود و خيال مىكند خون كمتر از درهم و
معفو است و با اين حال نماز طواف را مىخواند در اين صورت طواف او چه
صورت دارد؟
ج - در فرض مذكور كه بعد از طواف، فهميده كه پاى او نجس شده
طوافش صحيح است و صحت نماز طواف بعيد نيست.
150 - س - شحص حاج كه نمىتواند در حال طواف از ادرار خود جلوگيرى
كند آيا بايد طواف را خودش انجام دهد يا نايب بگيرد؟
ج - حكم طواف مسلوس حكم نماز است و مبطون، نايب بگيرد
ولى اگر مىتواند خود را كاملا حفظ كند كه چيزى از او خارج نشود احتياط
اين است كه خودش بجا آورد و نايب هم بگيرد.
151 - س - شخصى غسل جنابت را فراموش كرده و با همان حال،
اعمال مكه را بجا آورده و بعدا متذكر شده اكنون تكليف او چيست و فرقى
بين كسى كه در ضمن اعمال حج، غسل مستحبى نموده هست يا نه و بنابر
لزوم قضاء نسك مشروط به طهارت، معتبر است كه در طول ذيحجه باشد يا
نه و وظيفه او نسبت به مباشرت با زنان چيست؟
ج - به نظر حقير كه بنابر احتياط، غسل مستحبى كفايت از غسل
واجب نمىكند چنانچه قبل از شروع به اعمال غسل مستحبى بجا آورده در
55

اين مسألة رجوع شود به كسانى كه غسل مستحبى را كافى از غسل واجب
مىدانند و در اين صورت حج صحيح و چيزى بر او نيست و اگر غسل مستحبى
بجا نياورده نيز حج صحيح است ولى واجب است طواف عمره تمتع و طواف
حج را با نماز آنها قضا كند هر چند بعد از ماه ذيحجه باشد و احتياطا سعى
را بعد از هر يك از اين دو طواف بجا آورد و اگر نمىتواند نايب بگيرد و بايد
از مباشرت با زن اجتناب كند و چون شرط نيست كه طواف نساء در ماه
ذيحجه بجا آورده شود مىتواند خودش برود و بجا آورد و مىتواند هم
نايب بگيرد هر چند در غير ذيحجه باشد.
152 - س - شخصى سهوا غسل مس ميت را نكرده بعد از اتمام اعمال
حج و در وطن به يادش آمده كه غسل مس ميت را انجام نداده آيا تكليف
اين شخص، حج مجدد است يا نه؟
ج - اگر بعد از مس ميت و قبل از حج، غسل جنابت بجا آورده
باشد حج او صحيح است و اگر بجا نياورده باشد نظر به اين كه اين جانب،
اجزاء اغسال مستحبه را از غسل جنابت، مشكل مىدانم اگر براى احرام،
غسل كرده باشد يا غسل مستحبى ديگرى نموده باشد به هر يك از مراجع
تقليد كه غسل مستحبى را از سائر اغسال، مجزى مىدانند رجوع و بنا را بر
صحت حج بگذارد.
153 - س - شخصى بين الاحرامين جنب گرديده و فراموش كرده كه غسل
كند و همه اعمال حج را با حالت جنابت، انجام داده اكنون با توجه
به اين كه جز طواف و نماز آن، بقيه اعمال حج، مشروط به طهارت نيست و
اين كه ترك طواف، در صورتى مبطل است كه از روى عمد و جهل باشد
نه صورت نسيان و ضمنا مىفرمايند غير متمكن از طهورين، در حكم غير
متمكن از طواف است آيا نمىشود تا سى شرط را در حكم تا سى اصل
56

دانست و همان طورى كه نسيان اصل طواف به موجب روايات صحيحه معتبره
قابل تدارك و جبران است نسيان شرط را در حكم نسيان اصل، بدانيم؟ چه
دليل بر بطلان حج چنين آدمى است با آن كه به مقتضاى نفى حرج و حديث
رفع، معذور است؟
ج - در فرض سؤال بعيد نيست كه نسيان شرط - طهرات - ملحق
به نسيان اصل طواف باشد وعلى هذا حج صحيح است طواف و حج و نماز
آن و طواف نساء و نماز آن را با طهارت انجام دهد و احتياطا سعى را نيز
اعاده نمايد و اگر از مكه برگشته و به وطن آمده اگر متمكن باشد خودش و الا
نائب بگيرد تا طوافين وسعى را بجا آورد هر چند در غير موقع حج باشد و
چون در اين مسألة، به فتواى صحت از علماء اعلام بر خورد نكرده ام بلكه
اطلاق كلماتشان، ظهور در بطلان دارد احتياط آنست كه سال ديگر
خود شو اگر خودش متمكن نيست نائب بگيرد تا حج تمتع بجا آورد و تمسك
به نفى حرج و حديث رفع در اين مورد به نظر حقير تمام نيست و تفصيل آن
محتاج به مجال و بحث بيشتر است.
154 - س - شخصى در حين تولد سر حشفه او مقدارى ختنه بوده و به
اصطلاح مختون غيبى بوده و بعد ديگر او را ختنه نكردند و به همان اكتفا شده
و با اين حال حج نموده در اين صورت حج او از جهت طواف و نماز و ساير
مناسك اشكالى دارد يا نه و اگر اشكال پيدا كرده با اتيان عمره مفرده، جبران
مىشود يا نه و نسبت به زن چه حكمى دارد به او حرام مىشود يا نه؟
ج - اگر حشفه در غلاف نباشد وصدق اغلف نكند طواف و نماز او
صحيح است و اگر صدق كند كه اغلف است طواف حج و طواف عمره و طواف
نساء و نمازهاى آنها را مجددا بايد خودش و در صورت عدم تمكن نائبش
بجا آورد و تا طواف نساء را بجا نياورد زن بر او حلال نمىشود.
57

155 - س - آيا مقام ابراهيم، داخل در طواف است يا نه؟
ج - طواف در خلف مقام، به نظر اينجانب محل اشكال است و در
اين مسألة مىتوانيد رجوع به ديگرى نمائيد.
156 - س - اگر زن بعد از اعمال حج در منى حائض شود و به مكه بيايد و
پيش از آن كه پاك شود ناچار برفتن از مكه شود مثل اين كه همراهان او عازم
مراجعت باشند آيا مىتواند براى طواف حج و نماز آن و طواف نساء و نماز
آن نايب بگيرد؟
ج - بلى لازم است بر او كه نايب بگيرد و بعد از آن كه نايب طواف
حج و نماز آن را انجام داد خودش سعى را بجا آورد و بعد در سعى براى
طواف نساء و نماز آن نائب بگيرد.
157 - س - اگر زن پس از اعمال حج اثر عادت در خود ببيند و شك كند
كه پيش از انجام عمل حايض شده يا بعد از تمام شدن اعمال، حج او صحيح
است يا خير؟
ج - اعتنا به اين شك نكند و حج او محكوم به صحت است.
158 - س - شخصى براى انجام عمره مفرده به مكه معظمه مشرف شد ولى
به واسط عدم اطلاع طواف نساء بجا نياورده بعد كه متوجه اشتباه خود شد به عوض اين كه فقط طواف نساء و نماز شرا انجام دهد از مسجد تنعيم محرم
شده و مجددا تمام اعمال عمره و به منظور جبران طواف نساء فراموش شده
اعاده مىنمايد با توجه به اين كه انجام اعمال در مرتبه دوم فقط براى انجام
طواف نساء فراموش شده بوده آيا طواف نساء از گردنش ساقط مىشود يا
خير و هم چنين جهت انجام طواف نساء مذكور مىتواند نايب بگيرد يا
بايد شخصا انجام بدهد.
ج - در فرض سؤال كه از جهت جهل به حكم، طواف نساء را ترك
58

نموده اگر اكتفاء به طواف نساء عمره دوم كرده و طواف نساء عمره اول را بجا
نياورده كافى نيست و زن بر او حرام است و اگر مىتواند واجب است مجددا
به مكه مشرف شود و در صورتى كه يك ماه از عمره دوم گذشته از ميقات محرم
شود به احرام عمره مفرده يا به احرام عمره تمتع اگر در اشهر حج است و
به اضافه اعمال عمره، طواف نساء عمره اول را نيز بجا آورد و فرقى نيست كه
آن را قبل از اعمال عمره بجا آورد يا بعد از آن و اگر نمىتواند، نايب بگيرد
تا طواف نساء را بجا آورد.
159 - س - شخصى جهلا در عمره تمتع، طواف را قبل از حجر الاسود
شروع نموده و در همان مكان شروع، ختم كرده تكليف اين شخص چيست؟
ج - در فرض سؤال كسى كه جهلا يك شوط از طواف عمره را ناقص
نموده اگر قبل از فوت موالات حكم را بفهمد واجب است شوط ناقص را بجا
آورد و عمره او صحيح است و اگر بعد از فوت موالات بفهمد احتياطا اول
شوط ناقص را بجا آورد و نماز طواف را بخواند و دو مرتبه طواف و نماز آن را
اعاده نمايد و همچنين سعى را و اگر وقتى بفهمد كه از جهت ضيق وقت
نمىتواند عمره تمتع را تمام كند وظيفه او مبدل به حج افراد مىشود، بنابر
اين در مورد سؤال كه طواف عمره را جهلا ناقص كرده بعد از اعمال حج
احتياطا عمره مفرده بجا آورد و سال بعد ثانيا عمره و حج تمتع را بجا آورده.
160 - س - در مواردى كه تقديم طواف در حج تمتع بر وقوفين، جايز است
آيا قبل از احرام براى حج تمتع مىتوان انجام داد يا بايد بعد از احرام
واقع شود؟
ج - تقديم طواف وسعى حج تمتع، بدون احرام، جايز نيست.
161 - س - كسى كه غسل مس ميت بر ذمه دارد مىتواند طواف و نماز آن را انجام دهد يا نه؟
59

ج - احوط آنست كه غسل كند و وضو نيز بگيرد و بعد طواف و نماز
آن را بجا آورد.
162 - س - زيد بعد از اتمام حج بدستور مطوف با جمعى از حجاج
و خود مطوف عمره مفرده بجا آورده و چون عمل مستحبى بوده لباس
احرامى كه نجس بوده تطهير نكرده و با همان جامه احرامى، عمره مفرده
بجا آورده و نيز چون خيال مىكرده كه طواف نساء در عمره مفرده لازم نيست
بعد از مراجعت فهميد كه عمره مفرده طواف نساء دارد و يقين ندارد كه با
مطوف طواف نساء را انجام داده يا نه اكنون وظيفه او را بيان فرمائيد.
ج - در فرض مذكور اگر مىتواند واجب است خودش به مكه برود
طواف عمره را با لباس احرام پاك انجام بدهد و نماز طواف وسعى و تقصير
و طواف نساء و نماز آن را بجا آورد و اگر نمىتواند نائب بگيرد و ممكن است
بنويسد به يكى از شيعيان مورد اعتماد آنجا كه از ميقات، محرم شود و به
نيابت او اين اعمال را بجا آورد و تا اين اعمال را انجام ندهد و طواف
نساء را بجا نياورد با زن نزديكى نكند.
163 - س - زن و شوهرى به مكه رفتند و مناسك حج را بجا آوردند لكن
چون زن شوهرش را نمىخواست طواف نساء و نماز آن را بجا نياورد و شوهر هم
اين طواف و نماز را ترك كرده و به وطن خود برگشته‌اند اكنون وظيفه آن زن
از نظر محرميت و بودنش در خانه شوهر چيست؟
ج - بر هر دو واجب است به مكه برگردند طواف نساء و نماز آن را بجا
آورند و اگر رفتن به مكه مشقت دارد نايب بگيرند كه طواف نساء و نماز آن را
بجا آورد و تا وقتى كه طواف نساء و نماز آن را بجا نياورده اند هر گونه استمتاع
زن و مرد از يكديگر حرام است و لكن عقد باطل نيست و زن بر مرد محرم
است و در اين مورد كه زن به قصد فرار از تمكين، طواف نساء بجا نياورده
60

استحقاق نفقه و سكنى محل اشكال است و احتياط در ترك مطالبه است هر
چند بر زوج نيز احتياط در صورت مطالبه، بذل نفقه است.
164 - س - اگر كسى در حج تمتع به تصور اين كه فقط طواف نساء، واجب
است طواف زيارت را ترك نموده و تنها طواف نساء و نماز آن را انجام داده
تكليفش چيست؟
ج - در فرض سؤال كه طواف حج از جهت جهل به مسأله ترك شده
حج باطل است و بايد در سال بعد بجا آورد و نظر به اين كه محتمل است از
احرام بيرون نيامده باشد احتياطا از نزديكى با زن قبل از انجام اعمال
عمره مفرده دورى كند.
165 - س - زنى هستم كه چند سال قبل به مكه مشرف شدم موقعى كه در
مدينه بودم در روز ششم عادت زنانگى خود را پاك ديدم و عادت من هميشه
بين هفت تا ده بوده است غسل كردم و عازم مكه شدم و در مكه مشاهده
نمودم كه پاك هستم پس از طواف، لكه خونى ديدم غسل نموده به عرفات
رفتم و در آنجا محتلم شدم و غسل كردم عصر همان روز مجددا در عرفات
لكه خون ديدم و مجددا غسل كردم لكن نمىدانم غسل ما فى الذمه كردم يا
نه بفرمائيد حج من چه صورت دارد؟
ج - در فرض مسألة، حج شما مبدل به حج افراد شده و چنانچه
طواف زيارت و طواف نساء را با طهارت انجام داده باشيد حج شما صحيح
است و آنچه فعلا بر شما واجب است يك عمره مفرده است اگر متمكن شويد
خود بجا آوريد و الا نايب بگيريد تا براى شما بجا آورد و احتياط
استحبابى آن است كه مجددا حج تمتع را علاوه بر عمره مفرده بجا آوريد.
166 - س - زنى از جهت جهل به مسأله، طواف نساء و نماز بجا نياورده
و به بلد خود آمده و شوهرش با او مقاربت كرده بعدا ملتفت شد كه چون طواف
61

نساء و نماز آن را انجام نداده جائز نبوده چنين عملى را انجام دهد،
بفرمائيد اولا كه نسبت به حج تكليفش چيست و ثانيا حليت و حرمت زن و
شوهرى ايشان چگونه است و ثالثا فرق بين جهل به مسألة و نسيان آن هست
يا نه و رابعا اگر تنها نماز طواف را نخواند چه صورت دارد؟
ج - در فرض سؤال، حج او صحيح است و چون جاهل به مسألة
بوده جماع، موجب كفاره نيست ولى بعد از علم اگر مقاربت نمايد كفاره
لازم است و براى حليت، لازم است با تمكن، خود او و با عدم امكان،
نائب او طواف نساء و نماز طواف را بجا آورد و در اين حكم فرقى بين
جاهل و ناسى نيست و اگر فقط نماز طواف را نخوانده بعد از علم يا التفات
جايز است در هر جا باشد نماز را بخواند.
167 - س - شخصى هستم كه در هر پنج دقيقه إلى ده دقيقه احتياج به
آب دارم آيا مىتوانم با اين حال، عمل حج انجام دهم؟
ج - اگر توانستيد، طواف و نماز آن را با وضوء انجام دهيد و اگر
فقط طواف را مىتوانيد با وضو انجام دهيد جايز است بعد از تمام شدن طواف
وضو را تجديد كنيد و نماز آن را بخوانيد و اگر تمام طواف را نيز نمىتوانيد
با يك وضوء بجا آوريد چهار شوط آن را بجا آوريد و بعد تجديد وضو نموده
سه شوط ديگر آن را تيمم كنيد و نماز طواف را بخوانيد اگر بتوانيد طواف را
به يكى از طرق مرقومه انجام دهيد طواف صحيح است و بقيه اعمال حج،
مشروط به طهارت نيست.
168 - س - در اين سالها كه جمعيت زياد است و طواف در بين خانه
كعبه و مقام حضرت ابراهيم عليه السلام مشقت دارد بلكه در بعض اوقات
ممكن نيست و يا خطر جانى دارد آيا طواف از پشت مقام صحيح است يا نه
و هم چنين نماز طواف كه بايد پشت مقام خوانده شود در مثل اين زمان
ممكن نيست اگر دور تر از مقام خوانده شود صحيح است يا نه؟
62

ج - در صورت اضطرار، طواف، از پشت مقام كافى است و نماز
طواف را هر جا ممكن باشد با صدق خلف مقام بجا آورند.
169 - س - اگر كسى در حج تمتع از جهت نسيان حكم اول طواف نساء را
بجا آورد و بعد طواف زيارت را سپس متذكر شود يا اين كه قبل از انجام
طواف زيارت ملتفت گردد و يا از جهت نسيان موضوع يعنى به خيال اين كه
طواف زيارت را انجام داده فقط طواف نساء را بجا آورد چه تكليفى دارد،
و نيز اگر جهلا طواف نساء را قبل از طواف زيارت بجا آورد حكمش چيست؟
ج - لازم است طواف نساء بعد از طواف زيارت واقع شود بنابر اين
در تمام صور مذكوره بايد طواف نساء را دو مرتبه بجا آورد.
170 - س - در صورتى كه زنها بتوانند با خوردن قرص، عادت زنانه را
عقب بيندازند تا بتوانند عمره را تمام نموده و محرم به حج شوند و مجبور
نشوند احرام عمره را بدل به احرام حج نمايند آيا در اين صورت خوردن
قرص و عقب انداختن عادت لازم است يا نه؟
ج - تأخير انداختن عادت، لازم نيست.
171 - س - شخصى در عمره تمتع، طواف را چهار شوط بجا آورده و
متذكر اين معنى نشده تا بعد از اعمال عرفات و منى حال آيا همان طواف
ناقص را بايد اعاده كند و به سبب تقصير، از احرام بيرون آمده يا آن كه قهرا
مبدل به افراد شده البته دستورى از طرف يكى از روحانيين به شخص مزبور
داده شده به اين نحو كه يك عمره مفرده بجا آورد و آورده ولى باز نگران
اعمال حج خود است اكنون تكليف او را معين فرمائيد.
ج - در فرض سؤال اگر از جهت فراموشى، طواف را ناقص نموده
عمره و حج او صحيح است و بعد از تذكر، سه شوط باقى را بايد قضاء نمايد
63

و اگر از جهت جهل به حكم بوده حج تمتع باطل است و بايد سال بعد بجا
آورد.
172 - س - مظنه در طواف حكم شك را دارد يا يقين؟
ج - ظن در طواف حكم شك دارد
173 - س - اگر زن طواف اعمال حج در منى حائض شود و به مكه بيايد و
پيش از آن كه پاك شود ناچار برفتن از مكه شود مثل اين كه همراهان او عازم
مراجعت باشند آيا مىتواند براى طواف حج و نماز آن و طواف نساء و نماز
آن نايب بگيرد.
ج - بلى لازم است بر او كه نايب بگيرد و بعد از آن كه نايب طواف
حج و نماز آن را انجام داد خودش سعى را بجا آورد و بعد از سعى براى
طواف نساء و نماز آن نائب بگيرد.
174 - س - فرموده‌اند اگر كسى طواف نساء را در حج بجا نياورده زن بر
او حرام مىشود بفرمائيد كه آيا مقصود، فقط مقاربت است و يا ساير
استمتاعات نيز حرام خواهد بود و اگر اولادى بوجود بيايد حلال‌زاده است
يا نه وارث مىبرد يا نمىبرد؟
ج - در فرض سؤال، به احرام بستن شخص، ازدواج با زن و
هر گونه استمتاع از او حرام مىشود و تا طواف نساء بجا آورده نشود هيچ يك
از استمتاعات بر او حلال نيست و در صورت عصيان و مقاربت با زن، اولاد
ملحق به آنها است و توارث نيز بين آنها ثابت است.
175 - س - زنى كه در پشت ناخن و انگشتهاى او، لاك چسبيده بوده با
اين كيفيت، اعمال حج را بجا آورده و نمىدانسته كه اين رنگ لاك، مانع
براى وضو و غسل مىباشد در اين صورت آيا اعمال او صحيح است يا خير
و چنانچه پس از انجام اعمال، متوجه شود چه وظيفه اى دارد؟
64

ج - در فرض سؤال، طواف او باطل است و احرام او باقى است و
اگر در ذيحجه در مكه متوجه شود بعد از ازاله مانع، غسل يا وضو و طواف
حج وسعى و طواف نساء را بجا آورد و عمره مفرده نيز بجا آورد با طواف
نساء و محل شود و در سال بعد، حج واجب را بجا آورد و اگر بعد از ذيحجه
متوجه بطلان طواف شود عمره مفرده بجا آورد و چنانچه در خارج از ميقات
باشد لازم است ثانيا در ميقات، محرم شود رجاء و به مكه برود اعمال و عمره
مفرده را با طواف نساء بجا آورد تا محل شود و در سال بعد حج واجب
خود را بجا آورد.
176 - س - حاج پس از محل شدن از عمره تمتع قبل از وقوف به عرفات
يا در عرفات يا بعد از حج متوجه مىشود كه طواف را از ميان حجر اسماعيل
انجام داده و لباس پوشيده اكنون حج او صحيح است يا نه و در هر حال
كفاره آن چيست؟
ج - در فرض سؤال، طواف او باطل است و احرام عمره او باقى
است و بايد طواف و نماز آن وسعى را ثانيا بجا آورد و بعد تقصير نمايد و
آنگاه محرم با حرام حج شود و براى وقوف عرفات برود و اگر وقت او تنگ
است بطورى كه اگر بخواهد اعمال مزبوره را بجا آورده و عمره را تمام كند
اعمال حج ولو اضطرارى آن را درك نمىكند با همان احرام عمره، نيت خود
را تبديل به حج افراد نمايد و حج را تمام كند و بعد عمره مفرده بجا آورد و
اگر وقت او بقدرى است كه مىتواند اعمال عمره تمتع را تمام كند و از اعمال
وقوفين اضطرارى را درك كند اعمال عمره تمتع را تمام كند و باز محرم
با حرام حج تمتع بشود و اعمال اضطرارى حج تمتع را بجا آورد و سال بعد
ثانيا حج تمتع را انجام دهد و كفاره آن اگر تقصير، بگرفتن ناخن باشد
بنابر احتياط لازم، قربانى نمودن يك گاو است و هم چنين است حكم اگر
65

جماع كرده باشد.
177 - س - محرم به عمره تمتع، در شوط چهارم در حالى كه از نصف تجاوز
كرده و يا قبل از رسيدن به نصف چنانچه بدون عذر طواف را رها كرد و
استيناف نمود مجددا هفت شوط را انجام داد و اعمال عمره را بجا آورد و
محرم به حج گرديد و اعمال حج را انجام داد حجش صحيح است يا نه؟
ج - در فرض سؤال كه طواف اول را ناقص گذاشته و ثانيا طواف
تمام بجا آورده اقوى صحت عمره و حج تمتع است و اگر بخواهد احتياط
كند سال بعد عمره تمتع و حج را اعاده كند و نقصان طوافى كه قطع كرده
بجا آورد و بعد از حج، يك عمره مفرده بجا آورد و يك شتر هم قربانى كند.
178 - س - محرم به عمره تمتع در شوط چهارم در صورتى كه از نصف
گذشت فرضا نماز جماعت برادران اهل تسنن شروع شد و طواف را رها كرد
و از مطاف خارج گرديد و به اتمام نرساند بلكه طواف را از سر گرفت و اعمال
عمره تمتع را بجا آورد عمره تمتع صحيح است يا نه؟
ج - اقوى صحت عمره و حج تمتع است و نقصان طواف قطع شده
را واجب است بجا آورد و اگر بجا نياورده و به وطن آمده سال ديگر برود و
بجا آورد و اگر زحمت است نائب بگيرد كه او انجام دهد.
179 - س - جوان شيعه‌اى در يك خانواده از برادران اهل تسنن كار
مىكرده و تا كنون ازدواج نكرده و چون وقت حج مىرسد با آن جماعت به
زيارت خانه خدا مىرود و اعمال حج را مطابق دستورات آنها انجام داده،
ولى طواف نساء را بجا نياورده و بعد از مراجعت از سفر ازدواج كرده و
صاحب اولاد شده در اين صورت حج او چه صورت دارد و ازدواج او صحيح
است يا نه؟
ج - در فرض مسألة چنانچه اركان حج را مطابق فتواى شيعه انجام
66

داده حج او صحيح است و واجبات غير ركنى را نيز اگر مطابق فتواى شيعه
انجام نشده در صورت تمكن خودش و الا نائبش انجام دهد لكن تا طواف
نساء بجا نياورد زن بر او حرام است و اگر خودش نمىتواند بجا آورد يك
نفر شيعه را وكيل كند كه نيابتا از طرف او طواف نساء بجا آورد و عقد را
تجديد كند و اولاد آنها در حكم حلال زاده است.
180 - س - اگر كسى در آخر يكى از شوطهاى طواف شك كند بين شوط
هفتم و شوط پنجم و يا ظن به هفت شوط پيدا كند و در هر دو صورت بنا را
بر اقل گذاشته و بقيه را رجاء بجا آورده و بعد از اتمام بدون نماز طواف
يك دور لغوا دور زده تا نزديك حجر الاسود و بعد تمام اشواطى كه بجا آورده
به خيال اين كه شايد آنها درست نشده همه آنها را لغو حساب كرده مجددا
هفت شوط ديگر به قصد وجوب طواف كرده است آيا طواف او صحيح است يا نه
ج - صحت او بعيد نيست.
181 - س - اگر كسى در عمره تمتع بعد از انجام اعمال عمره محل شده
و لباس خود را پوشيد بعد يقين كرد به اين كه طواف او و يا سعى او باطل
بوده در صورتى كه وقت براى تجديد عمره تمتع، باقى است مراجعت به
ميقاتگاه براى او واجب است يا نه؟
ج - در فرض سؤال اگر مىداند كه سعى او باطل بوده سعى خود را
با لباس حرام اعاده نمايد و اگر يقين به بطلان طواف دارد طوافش را به جا
آورد و احتياطا سعيش را اعاده نمايد و در هر دو صورت احتياج برفتن
ميقات نيست و در صورتى كه از روى جهل، مخيط پوشيده كفاره بر او واجب
نيست.
182 - س - معذورين، كه وقوف اضطرارى مشعر الحرام را شب درك نموده
و به منى مىروند و رمى جمره مىكنند و وكالت براى قربانى مىدهند و تقصير
67

مىنمايند آيا جائز است در همان شب طواف زيارت و طواف نساء را بجا
آورند يا نه؟
ج - با عذر مانعى ندارد كه شب طواف زيارت وسعى بين صفا و
مروه و طواف نساء را انجام دهند.
183 - س - طواف نساء و نماز آن كه اگر در عمره مفرده و در حج بجا
آورده نشود زن حلال نمىشود، بر زنها نيز لازم است يا نه؟
ج - بلى بر زن نيز لازم است و تا آن را بجا نياورد مرد بر او حلال
نمىشود بلكه اگر طفل را هم محرم نمودند طواف نساء او هم لازم است و تا
طواف نساء او انجام نشود زن بر او حلال نمىشود.
184 - س - نماز طواف مستحب واجب است يا مستحب؟
ج - مستحب است
185 - س - در حج لازم است كه طواف نساء و نماز آن را بعد از طواف حج و
نماز و سعى بجا آورد يا خير؟
ج - بلى لازم است طواف نساء را بعد از سعى بجا آورد و اگر
عمدا مقدم داشت اعاده آن با نمازش بعد از سعى لازم است و در صورت
جهل وفراموشى اعاده آن احوط است و اگر خودش نمىتواند اعاده كند
نائب بگيرد.
186 - س - كسى كه عمره مفرده استحبابى بجا مىآورد اگر طواف نساء
آن را عمدا يا جهلا يا سهوا ترك كند آيا زن بر او حرام مىشود؟
ج - بلى تا طواف نساء را بجا نياورد زن بر او حلال نمىشود و از
اين جهت فرقى ميان عمره مفرده واجب و مستحب نيست.
187 - س - شخصى بواسطه ندانستن مسألة طواف نساء را بجا نياورده
ولى نيت طواف مستحب كرده بدين نيت كه اين طواف را براى هر نقصانى
68

كه در طواف داشته ام قربة إلى الله بجا مىآورم و بعد از گذشتن يك سال
ملتفت شده؟
ج - در مورد سؤال احوط آن است كه بعد از التفات با زن نزديكى
نكند و در صورت تمكن برود طواف نساء را خودش بجا آورد و اگر مشقت
دارد نايب بگيرد كه براى او طواف نساء و نماز آن را بجا آورد اگر چه در
غير ماه حج باشد.
188 - س - ما را يكم حول الحاج الذى لم يكمل حجه لعذر، بعد اداء
الموقفين عرضه عارض عن اتيان طواف الحج والنساء و لم يمكن له الاستنابة
فعلا كيف يكون معاشرته مع اهله؟
ج - يحرم عليه اتيان اهله حتى ياتى به طواف الحج وصلوته والسعى
و طواف النساء وصلوته.
189 - س - يجوز للعاجز والحائض تقديم طواف الحج وركعتيه والسعى على
الموقفين للضرورة فهل يجوز تقديم طوال النساء وركعتيه ايضا في الفرض؟
ج - الاحوط لهولاء المعذورين تقديم طواف النساء وركعتيه ايضا
رجاء ثم الاعادة بعد مناسك منى مع التمكن و الا فالاستنابة.
190 - س - شخص حاج كه قرائت وى درست نيست نماز طواف نساء را
خودش خوانده و شخصى را كه نمىداند قرائتش درست است يا نه نائب
گرفت در اين صورت مجزى است و يا بايد در ولايت خود نائب بگيرد و
دوباره بخواند.
ج - اگر در وقت عمل، متمكن از صحيح كردن قرائت نبوده به
همان نحوى كه متمكن بوده كفايت بعيد نيست ولى فعلا كه متمكن از صحيح
كردن است بعد از تصحيح احتياطا نمازهاى طوافها را در ولايت خود بخواند
و اگر فعلا هم نمىتواند صحيح نمايد در ولايت خود نائب بگيرد كه به نيابت
69

او بخواند.
191 - س - حاج هنوز نماز طواف خود را نخوانده مىتواند نيابتا نماز
طواف ديگرى را بخواند يا نه؟
ج - نماز طواف را بنابر احوط بعد از طواف بايد فورا بجا آورد،
بنابر اين، نيابت از ديگرى در نماز، منافات با فوريت دارد لكن اگر قبلا
خواند نماز صحيح است.
192 - س - در صورت عدم امكان نماز در نزديك مقام آيا تا آخر
مسجد الحرام فعلى بايد ركعتين طواف را خلف مقام خواند و يا در جاى
ديگر از مسجد الحرام هم مىتوان خواند؟
ج - بايد تا آخر مسجد الحرام، نماز طواف، خلف مقام يا
جانبين آن خوانده شود.
193 - س - شخص روحانى كه سفر او سفر دوم و استحبابى است مىشود،
در نماز طواف به او اقتدا كرد يا نه؟
ج - نماز طواف در حج واجب و مستحب واجب است و لازم است
كه بطور فرادى هم خوانده شود.
194 - س - اگر در خلف مقام ابراهيم براى نماز طواف واجب، جا نباشد
و تقريبا يك ربع ساعت، صبر كند تا جا پيدا شود آيا اين مقدار زمان
با موالات عرفيه، منافات دارد يا نه؟
ج - در فرض مرقوم اين مقدار فاصله مضر به موالات عرفيه نيست.
195 - س - در مقام ابراهيم (ع) بواسطه ازدحام و كثرت جمعيت ممكن
نمىشود كه در موقع نماز طواف مرد يا زن طورى بايستند كه محاذى هم
نباشند و يا زن جلو مشغول نماز نباشد در اين صورت نماز آنها صحيح است
يا خير؟
70

ج - بلى صحيح است و لكن محاذى بودن مرد با زن و هم چنين
جلو ايستادن زن در حال نماز اگر فاصله بين آنها كمتر از ده ذراع باشد
نزد حقير مكروه است.
196 - س - در صورتى كه جهلا نماز را قبل از طواف بجا آورد تكليف او
چيست؟
ج - نماز را دوباره بجا آورد.
197 - س - چه مىفرمائيد در باره كسى كه در عمره مفرده نماز طواف نساء
را نخوانده و به ولايت خود مراجعت كرده؟
ج - اگر برگشتن به مسجد الحرام براى او دشوار باشد مىتواند آن را
در هر محلى كه يادش آمد بخواند هر چند در شهر ديگر باشد.
198 - س - اگر نماز طواف حج را بعد از سعى بجا آورد آيا لازم است
براى حفظ ترتيب سعى را اعاده نمايد؟
ج - احتياط مستحب اعاده سعى است.
199 - س - شخصى نماز طواف عمره را فراموش كرده و بعد از تقصير
متوجه شده آيا بايد نماز را با لباس احرام بجا آورد يا لازم نيست.
ج - لزوم آن معلوم نيست.
200 - س - براى كسى كه نماز طواف او غلط است احتياط نموده اند كه
به جماعت بخواند آيا نماز امام بايد نماز طواف واجب باشد يا نماز يوميه
كافى است؟
ج - اقتداء به نماز يوميه مشكل است و در مواردى هم كه اقتداء به نماز
طواف شود بنابر احتياط، اكتفاء به آن نكنند.
201 - س - شخصى مشغول سعى شده و از نصف تجاوز كرده و يا پيش از
رسيدن به نصف، متوجه شد كه نماز طواف نخوانده وظيفه‌اش چيست؟
71

ج - سعى را رها نموده نماز طواف بخواند و بعد در صورت تجاوز
از نصف بقيه سعى را و در كمتر از نصف همه آن را مجددا بجا آورد.
(سعى)
202 - س - اگر سر خود را در سعى بين صفا و مروه به پشت بر گرداند
و بدن به سمت يمين يا يسار كج شود اما به پشت برنگردد سعى او اشكالى
دارد يا نه.
ج - اگر در حال رفتن به صفا صورتش متوجه به صفا و در حال رفتن
به مروه متوجه مروه باشد و هنگام برگرداندن سر، توقف كند اشكال ندارد.
203 - اگر شخصى در سعى بين صفا و مروه به اطراف نظر نمود مىتواند
همان وقت سعى را از اول شروع كند يا بايد صبر نمايد تا موالات به هم
بخورد.
ج - نظر كردن به اطراف در حال سعى ضرر ندارد فقط بايد وقت
رفتن به صفا رو به صفا برود يعنى قهقرا نرود يا آن كه طرف يمين يا يسارش
به سمت صفا نباشد و اگر كسى بنحو باطل مقدارى رفت برگردد همان مقدار را
صحيحا اعاده كند و موالات به هم نمىخورد و از سر شروع كردن، صحيح
نيست.
204 - س - حاج در عمره تمتع پس از آن كه محل شد و لباس دوخته
پوشيد متوجه مىشود كه سعى را شش مرتبه انجام داده حال اگر قبل از
وقوف به عرفات متوجه شد چه كند و اگر در عرفات يا بعد متوجه شد چه تكليفى
72

دارد و اگر جماع كرده كفاره آن چيست؟
ج - اگر وقت دارد كسرى سعى را تمام كند و اگر وقت ندارد
بطورى كه اگر بخواهد برود و كسرى سعى را تمام كند به وقوف عرفات نمىرسد
وقوف عرفات و اعمال حج را بجا آورد و بعد از مراجعت به مكه، كسرى سعى عمره
را بجا آورد و در فرض سؤال، اگر جماع كرده كفاره آن بنابر احتياط، يك
گاو است و هم چنين است حكم ناخن گرفتن.
205 - س - شخصى در سعى بين صفا و مروه كه تكليفش هفت مرتبه است
اگر جهلا چهارده مرتبه سعى نمايد تكليفش چيست؟
ج - در فرض سؤال كه بواسطه جهل به مسألة زيادتر سعى نموده
سعى او صحيح است و اعاده واجب نيست و هم چنين است حكم در صورت
نسيان
206 - س - يكى از آقايان مراجع در مناسك خود مسألة 348 فرموده
اگر يك شوط به سعى، اضافه كرد مستحب است شش شوط ديگر اضافه كند تا
سعى دومى شود، بفرمائيد كه مقصود ايشان چيست با اين كه سعى مستحب نداريم.
ج - در خصوص مورد، روايتى هست كه بعضى از علماء رضوان الله
تعالى عليهم اجمعين به آن عمل نموده اند و بعضى به جهت ضعف سندش
بر طبق آن، فتوى نداده‌اند و لكن عمل به آن، مطابق احتياط است.
207 - س - كسى كه مىدانسته در سعى بايد از صفا شروع و به مروه ختم
كند ولى جاى آنها را نمىدانسته و از كسى پرسيده و او مروه را بجاى صفا
به او نشان داده و بنا بگفته او از مروه شروع به سعى كرد پس از اين كه هفت
مرتبه سعى انجام داد ملتفت اشتباه شد و يك مرتبه ديگر سعى نمود آيا
سعى او صحيح است يا خير؟
73

ج - اقوى صحت آنست هر چند احوط اعاده سعى است.
208 - س - اگر جهلا سعى را بر طواف زيارت مقدم داشت چه حكم دارد؟
ج - احتياط واجب آنست كه سعى را اعاده نمايد.
209 - س - روى صفا و مروه طاقى زده شده محاذى زير آيا سعى را در
طبقه فوقانى صحيح مىدانيد يا خير؟
ج - در صورتى كه فوقانى بلند تر از كوه صفا و مروه نباشد كه سعى
بين دو كوه صدق بكند مانعى ندارد.
(تقصير و حلق)
210 - س - شخصى چند سال قبل به حج مشرف شد و در عمره تمتع بعد
از سعى دانه موى ريش را به نيت تقصير كند و حج را تمام نمود آيا حج تمتع
او صحيح است يا نه ضمنا بعد از اين سفر چند مرتبه ديگر به حج مشرف شده
اگر حج اول اشكالى داشته باشد حج سالهاى بعد، صحيح است يا نه و چنانچه
در واقع، حج اول او مبدل به افراد شده باشد اگر امسال به مكه برود و بعد
از اتمام اعمال حج، يك عمره مفرده انجام دهد براى حج سال اول كافى
است يا نه؟
ج - در فرض سؤال، كه حج تمتع را ثانيا بجا آورده اگر عمره
مفرده نيز احتياطا بجا آورد كافى است و اگر بعد از حج سال اول در سالهاى
بعد، عمره مفرده، بجا آورده باشد، نيز كافى است.
211 - س - كسانى كه در شب دهم - شب عيد - جايز است از مشعر كوچ
كنند آيا مىتوانند رمى جمره عقبه را هم در شب دهم انجام دهند يا نه و
74

حكم قربانى و حلق و تقصير را هم در شب دهم بيان فرمائيد.
ج - كسى كه معذور است و نمىتواند در روز عيد، رمى كند جايز
است در شب عيد، رمى نمايد و هم چنين اگر از حلق و تقصير در روز عيد،
معذور است مثل خائف از فجاه حيض كه بخواهد همام شب به مكه برود بعيد
نيست جايز باشد بعد از رمى جمره كسى را وكيل كند كه در روز عيد براى او
قربانى نمايد و خود حلق يا تقصير نموده و به مكه برود وقربانى نمودن در
شب عيد، بنابر احوط جايز نيست.
212 - س - اگر كسى در اعمال روز عيد در منى در اثر گم كردن منزل و
يا عذر ديگر حلق يا تقصير را تأخير بيندازد تا شب حلق كند و يا فرداى
آن روز مقارن طلوع آفتاب حلق كند صحيح است يا نه؟
ج - در صورتى كه معذور بوده مجزى است.
213 - س - شخصى در عمره تمتع، بجاى تقصير چون تقصير را به معنى
گناه تصور كرده چند مو از سينه خود كنده و بعد هم براى حج تمتع
محرم شده و حج تمتع را انجام داده آيا حلق كه بعد انجام گرفته كفايت از
تقصير مىكند يا نه و آيا فعلا زن بر او حلال است يا هنوز از احرام خارج
نشده.
ج - در فرض سؤال كه از جهت جهل به مسأله قبل از محل شدن از
عمره محرم به احرام حج شده عمره تمتع او باطل و حج او مبدل به حج
افراده شده و بعد از افعال حج و تقصير يا حلق و طواف نساء، زن بر او حلال
است و واجب است بعد از حج، عمره مفرده بجا آورد و اگر نياورده هر وقت
متمكن شد انجام دهد و احتياط لازم آن است كه در سال بعد حج تمتع
بجا آورد.
214 - س - در روز دهم اگر حاج ضروره، متمكن از حلق نشود شب
75

مىتواند حلق نمايد يا بايد روز يازدهم حلق نمايد.
ج - حلق در شب خلاف احتياط است و اگر در روز عيد، ترك
نمود روز يازدهم بايد حلق كند و اگر بجاى حلق، تقصير كرد وقتى كه متمكن
از حلق شد در طول ذيحجه، حلق نمايد.
215 - س - اگر حاج ضروره، علم داشته باشد كه حلاق، سر او را خونى
مىكند وظيفه‌اش چيست على تقدير تعيين الحلق عليه
ج - فرض انحصار حلاق به كسى كه سر او را خونى مىكند بعيد است
بايد فحص نمايد و حلال ماهر پيدا كند اگر فرضا پيدا نشد تقصير نمايد و
بعد در ماه ذيحجه هر وقت متمكن از حلق شد حلق نمايد هر چند به مكه آمده
باشد و مو را به منى بفرستد.
216 - س - پس از تمام شدن سعى، بعضى از اشخاص او مو و شارب
و ناخن ديگران، بعنوان تقصير، كوتاه مىكنند. آيا وكالت در اين كار از آنها
لازم است يا سكوت و رضايت آنها كافى است.
ج - خود محرم بايد نيت تقصير را كه از اعمال حج است بنمايد
و اگر با رضايت، خودش را در معرض حلاق قرار دهد كه موى او را كوتاه كند
كافى است.
217 - س - حاج در منى بعد از رمى جمره عقبه وقربانى قبل از حلق
و تقصير عالما يا جاهلا از احرام بيرون بيايد و لباس عادى بپوشد تكليفش
چيست؟
ج - بايد حلق يا تقصير را بجا آورد و يك گوسفند، قربانى كند
براى پوشيدن لباس دوخته قبل از احلال، اگر عالما عامدا اين كار را كرده
و اما نسيانا يا جهلا كفاره ندارد.
218 - س - اگر شخص محرم به احرام حج يا عمره، محرم ديگرى را تقصير
76

نمايد شخص تقصيره شده از احرام خارج مىشود يا نه و در صورت خارج شدن
از احرام بر او و بر تقصير كننده كفاره لازم مىشود يا نه.
ج - اگر جاهل به حكم باشند تقصير، صحيح است و از احرام
خارج مىشود و بر تقصير كننده نيز كفاره لازم نيست.
219 - س - نائب، در سفر اول حج، سر تراشيده و سفر دوم بعنوان حج
واجب خودش مشرف شد ولى سر نتراشيده تكليف چيست؟
ج - در سفر دوم سر تراشيدن واجب نيست هر چند در سفر اول
نائب بوده.
220 - س - آيا در عمره تمتع پس از انجام تقصير سر تراشيدن جايز
است يا نه؟
ج - براى كسى كه عمره تمتع بجا آورده اقوى حرمت تراشيدن سر
است و بايد تقصير كند و تراشيدن سر براى محل شدن از عمره تمتع كافى
نيست و اگر عمدا سر تراشيد احتياط لازم آن است كه يك گوسفند در مكه ذبح
نمايد.
221 - س - چند نفر به اتفاق به مكه مشرف شدند جهت انجام اعمال عمره
مفرده، و تقصير را بعد از طواف نساء نموده اند چه صورت دارد؟
ج - در صورتى كه نسيانا يا جهلا طواف نساء را بر تقصير مقدم
داشته اند اشكال ندارد.
222 - س - شخصى در عمره مفرده تقصير را فراموش كرده يا جهلا تقصير
ننموده بعد از طواف نساء و نماز آن يادش آمده يا متوجه شد كه تقصير
نكرده حكمش چيست؟
ج - تقصير نمايد و به احتياط لازم، طواف نساء و نماز آن را اعاده
كند.
77

223 - س - چند نفر به اتفاق جهت انجام عمره مفرده به مكه مشرف
شدند و بجاى اين كه بعد از سعى بين صفا و مروه، تقصير نمايند بعد از طواف
نساء تقصير نمودند چه صورت دارد؟
ج - در صورتى كه نسيانا يا جهلا طواف نساء را بر تقصير، مقدم
داشته‌اند اشكال ندارد.
224 - س - كسى كه قبلا براى خود به حج مشرف شده و فعلا بعنوان نيابت
مىرود يا اين كه قبلا نايب بوده و فعلا براى خود مشرف مىشود آيا واجب
است حلق نمايد يا مخير است بين حلق و تقصير
ج - در هر دو صورت مخير است بين حلق و تقصير.
225 - س - شخصى در تقصير عمره تمتع و حج بجاى كوتاه كردن مو آن را
از ريشه كنده است تقصير او صحيح است يا نه؟
ج - مشكل است.
226 - س - شخص محرم، سلمانى است هنوز حلق يا تقصير نكرده سر
ديگرى را مىتراشد بايد كفاره بدهد يا نه؟
ج - كفاره ندارد هر چند اين عمل براى او جايز نيست.
227 - س - آيا لازم است كه تقصير در عمره تمتع را بعد از سعى بدون
فاصله بجا آورد يا نه؟
ج - قبل از احرام حج تقصير نمايد كافى است و مدركى براى
فوريت آن به نظر نرسيده
78

وقوف به مشعر
228 - س - آيا حاج مىتواند شب براى كارى و يا بدون كار از مشعر به
منى برود و قبل از فجر، براى درك اختيارى مشعر بر گردد يا جايز نيست
مگر نسبت به كسانى كه معذورند.
ج - براى غير معذور، جايز نيست ولى اگر رفت و قبل از طلوع
فجر مراجعت نمود معصيت نموده و لكن وقوف او صحيح است.
229 - س - كوچ كردن از مشعر به منى قبل از نيمه شب يا بعد از آن به جهت
خوف ازدحام جمعيت براى پير مردها و بيماران و زنان چه پير و چه جوان
جايز است يا خير؟
ج - براى مضطر و خائف و صاحب عذر و زنان، افاضه از مشعر
به منى در شب جايز است هر چند قبل از نصف شب باشد.
230 - س - كاركنان و اعضاء كاروانى كه موظف به پذيرائى حجاج هستند
آيا مىتوانند وقوف اضطرارى مشعر را انجام داده و همان شب عيد را به منى
بروند و بر نگردند يا نه.
ج - اگر طورى است كه ناچارند بعد از وقوف مقدارى از شب در
مشعر، شبانه به منى بروند و نمىتوانند ثانيا به مشعر برگردند مانعى ندارد
و لكن اكتفا به مقدار ضرورت نمايند.
231 - س - هر گاه كارمند كاروان، اثاث را از عرفات به مكه برد و در مشعر
توقف نكرد بعد از مكه به مشعر برگشت و تا صبح ماند چه صورت دارد و هر گاه
وقوفش فقط به اندازه جمع كردن سنگ براى رمى جمرات بود تكليفش چيست؟
ج - حج او صحيح است و به مقدار جمع كردن سنگ براى رمى
79

جمرات اگر به قصد وقوف، توقف كند ركن به عمل آمده است.
(رمى)
232 - س - موقع رمى جمره، شش عدد سنگ ريزه بطور قطع به محل خود رسيده
ولى عدد هفتم را شك دارم به هدف خورده يا نه حتى در ميان چادر هم
شك من قوى تر شد و در سال بعد به يك نفر حاج كه عازم حج بود پول دادم
كه نيابتا از طرف من يك عدد سنگ ريزه رمى نمايد حال آيا با نقص يك عدد
حج بنده باطل مىشود يا خير؟
ج - واجب بود با شك، سنگ ديگر بزنيد فعلا كه ترك كرده ايد
حج باطل نمىشود.
233 - س - سنگريزه هائى كه از مشعر الحرام جمع آورى شده در راه، گم
شده و از همان منى دور تر از جمره عقبه دو مرتبه سنگ ريزه جمع مىكنند
آيا با اين سنگريزه‌ها مىشود رمى كرد يا نه؟
ج - مطلق سنگريزه حرم كافى است و بودن سنگريزه از مشعر، حكم
استحبابى است.
234 - س - در سال گذشته عده‌اى زن و مرد به مكه مشرف شديم يك نفر
از اهل علم فرمودند زنها را براى رمى جمرات با خود نبريد چون بر اثر
تراكم جمعيت براى آنها مشكل است و شما از طرف آنها نيابتا رمى نمائيد
و ما هم اين عمل را عوض آنها انجام داديم ولى اطمينان نداريم اسقاط
تكليف از آنها شده و حج صحيح باشد نظر مبارك را مرقوم فرمائيد تا
براى ما اطمينان حاصل شود.
80

ج - در فرض مذكور، حج صحيح است ولى مجرد ازدحام، در
صورتى كه موجب عدم تمكن نشود مجوز ترك رمى و نائب گرفتن نيست و فعلا
بر آنها لازم است در صورت تمكن خودشان به مكه بروند ورمى را در وقت آن
انجام دهند و در صورت عدم تمكن، نائب بگيرند.
235 - س - آيا پرستار مريض مثل مريض جائز است كه در شب عيد،
رمى جمرات كند يا نه؟
ج - پرستار هم اگر مثل بيمار نمىتواند در روز رمى جمرات كند
جائز است در شب رمى كند ولى اگر با وصف پرستارى بتواند در روز رمى
كند رمى در شب براى او جايز نيست.
236 - س - آيا رمى در شب يازدهم ذيحجه جايز است يا نه
ج - در صورتى كه روز مىتواند رمى كند جايز نيست شب رمى كند
و اگر نسيانا يا عمدا ترك نمود قضاء آن را فرداى آن روز ابتداء بجا آورد و بعد
واجب آن روز را بجا آورد بلى اگر روز مطلقا نتواند، شب بجا آورد و فرق
نيست كه شب قبل باشد يا شب بعد.
237 - س - حاج پيش از رمى خود مىتواند براى ديگرى رمى نمايد يا نه؟
ج - مانعى ندارد.
238 - س - شخصى در اثر ناتوانى نتوانسته رمى جمره كند رفيقى داشته
او را نايب گرفته به عوض او هر سه جمره را زده لكن اگر شب مىرفت براى او
ممكن بود كه جمره را رمى كند فعلا ملتفت مسألة شده كه حضرتعالى در
مناسك فرموده ايد اگر زن عاجز باشد مىتواند كسى را اجير بگيرد كه به
عوض او سنگ بزند ولى اگر شب ممكن شود مىتواند برود سنگ بزند نمىدانيم
اين حكم حتمى است و يا اختيارى چون نفرموديد كه بايد برود فرموده‌ايد
مىتواند برود و سنگ بزند لذا مسأله را واضح تر بفرمائيد.
81

ج - در فرض سؤال، احتياطا اگر بتواند كه خودش مشرف شود
قضاى آن را روز بجا آورد و اگر متمكن نيست نائب بگيرد كه روز برايش
انجام دهد و اين حكم در مسأله 166 مناسك بالصراحه ذكر شده است.
239 - س - العاجز عن رمى جمرة العقبة في يوم العيد يرمى صباح
الغد قضاء فهل لهذا الشخص ان يذبح ويحلق يوم العيد بدون رمى جمرة
العقبة او لابد أن يؤخر الذبح والحلق ايضا إلى ما بعد الرمى؟
ج - يجب ان يكون الذبح والحلق مترتبين على رمى جمرة
العقبة فان عجز عن الرمى يوم العيد يرمى في غده فان عجز عن الرمى
في تلك الايام ولياليها جميعا يستنيب من يرمى عنه ثم يذبح ويحلق في
النهار.
240 - س - هل يجوز الرمى عن النساء نيابة في هذه السنين لكثرة
الحجاج فوق العادة او يجب عليهن ان يرمين بانفسهن وكذلك الطواف
حول الكعبه، والازدحام في الرمى يخفف ليلا و لكن الازدحام حول الكعبه
لا يخفف ليلا ونهارا في هذه السنين.
ج - النساء في الفرض المرقوم يؤخرن الرمى إلى آخر ايام التشريق
فيرمين بانفهسن مع الامكان في النهار ومع عدم التمكن فبالليل وان
عجزن عن كليهما جاز لهن الاستنابه و اما الطواف فلا يجوز لهن
الاستنابة فيه بل يطفن بانفسهن مع الامكان.
241 - س - رمى در طبقه دوم چه صورت دارد؟
ج - در طبقه تحتانى رمى كنند و رمى در طبقه فوقانى خلاف
احتياط است.
82

(قربانى)
242 - س - كسانى كه حج استحبابى بجا مىآورند مثل اكثر حمله‌دارها
و راهنمايان كه حج واجب خود را در سفر اول انجام داده‌اند و نيابتى هم
ندارند در صورتى كه نيت حج تمتع كرده باشند آيا قربانى در منى براى
آنها لازم است يا اين كه چون حج آنان استحبابى است ترك قربانى اشكال
ندارد.
ج - در حج تمتع، قربانى لازم است و فرقى بين واجب و مستحب
آن نيست.
243 - س - هر گاه ذبح يا نحر در روز عيد، ممكن نباشد آيا جايز است
تأخير رمى و حلق از روز عيد تا مناسك منى به ترتيب انجام بگيرد يا نه؟
ج - در فرض سؤال، رمى را در وقت خود انجام دهد و حلق را
بعد از ذبح بجا آورد و در هر حال رمى را از روز سيزدهم تأخير ننمايد و اگر
بعد از رمى مزبور جهلا يا نسيانا خلق كرد بعد از ذبح احتياطا تيغ سر تراشى
را به سر بكشد.
244 - س - شخصى در منى گوسفندى خريدارى كرده و صاحب گوسفند
گفته سال او تمام است وقربانى كرده فعلا شك مىكند كه آيا سالش تمام
بوده يا نه در صورتى كه سال او تمام نبوده ضررى بحجة الاسلام او وارد
مىآيد يا نه؟
ج - در اين موارد قول ذى اليد با احتمال صدق، معتبر است
و چنانچه معلوم شود كه قربانى واجد شرط نبوده موجب بطلان حج نيست
و اگر بخواهد احتياط كند كسى را وكيل كند كه از طرف او در روز عيد آينده
83

قربانى كند.
245 - س - شخص حاج كه بايد قربانى كند آيا بايد گوشت قربانى را بين
مستحقين، تقسيم كند و در صورتى كه براى قربانى، نائب بگيرد، و مطمئن
نباشد از اين جهت نمىداند و اولا كه نايب، گوسفند نر قربانى كرده يا
ماده ثانيا كه گوشت را بين مستحقين تقسيم كرده يا نه آيا بر شخص حاج
واجب است پس از رسيدن به وطن خود، گوسفند بخرد و قربانى كرده بين
مستحقين تقسيم كند يا عمل نائب، مجزى است و نبايد قربانى مجدد
بكند.
ج - قول نائب اگر خودش گفت بوظيفه عمل كرده‌ام و كافى است
و لازم نيست گوسفند قربانى نر باشد.
246 - س - چون مسلح را تغيير داده‌اند و تشخيص آن كه محل فعلى
مسلخ از منى است يا از مشعر، مشكل بنابر اين در مكانى كه فعلا مسلخ
است قربانى كفايت مىكند يا نه و در صورت عدم كفايت، تكليف چيست؟
ج - براى اين كه ذبح در منى واقع شود بايد حتى الامكان تفحص
نمايد و قول اهل خبره حجت است و اگر به كلى ذبح در منى ميسر نبود ذبح
در وادى محسر مجزى است انشاء الله تعالى
247 - س - چون محل قربانى را از منى تغيير داده اند و در وادى محسر
برده‌اند آيا مىشود قربانى را در غير منى انجام داد يا حتما بايد در خود
منى انجام دهند و چنانچه نتوانست ذبح كند آيا در مكه و يا در وطن
مىتواند قربانى كند؟
ج - از قرار مسموع، فعلا هر كس بخواهد در منى قربانى كند مانع
نمىشوند چون مقدارى از مذبح سابق به حال خود باقى است و تا قربانى در
منى ممكن است قربانى در غير منى مجزى نيست بلى اگر به كلى ممنوع شود.
84

اقوى كفايت آن است در وادى محسر اگر چه احوط، جمع بين قربانى و روزه
است.
248 - س - در مناسك مرقوم فرموده ايد واجب است كه صاحب قربانى
قدرى از قربانى را بخورد. عرض مىكنم اين مطلب در آن هواى گرم با
فراهم نبودن وسائل طبخ، ميسر نيست و چه بسا كه نائب مىرود براى صد
نفر قربانى مىكند و نمىشود از هر گوسفندى قدرى بياورد يا اگر بياورد
مخلوط مىشود بفرمائيد كه ترك اين واجب چه صورت دارد؟
ج - ترك اين واجب، در صورت امكان جايز نيست، و بعد از ذبح
مخلوط شدن قربانىها به يكديگر ضرر ندارد.
249 - س - آيا مىتوان قيمت گوشت گوسفند قربانى را به هر صورت در
راه مشروعى مصرف نمود يا نه؟
ج - صرف قيمت قربانى، در مصارف ديگر، كافى نيست.
250 - س - كسى كه از فقيرى وكالت گرفته كه ثلث قربانى خود يا ديگران
را براى او قبول كند آيا قيمت ثلث گوسفند زنده را بايد به فقير بدهد يا
قيمت ثلث گوسفند ذبح شده را؟ چنانچه قيمت ذبح شده مراد باشد در
مسلخ به هيچ قيمتى نمىخرند پس اين وكالت، براى موكل چه سودى دارد؟
ج - قيمت ثلث ذبح شده را بپردازد و در صورتى كه هيچ گونه
قيمتى ندارد ضامن قيمت آن نيست و در صحت وكالت، رجوع سود مادى
به موكل، معتبر نيست و همين قدر كه وكالت بواسطه بعض دواعى، عقلائى
باشد صحيح است.
251 - س - شخصى اجير شده تا حج نيابتى براى كسى انجام دهد خود
اين نايب، براى قربانى كردن نائب مىگيرد اكنون آيا شخصى كه قربانى
مىكند منوب عنه خود را قصد كند يا منوب عنه اول را؟
85

ج - احتياط آنست كه نيت كند كه از طرف منوب عنه خودم
براى منوب عنه اول، قربانى مىكنم.
252 - س - حاج در روز عيد در منى قبل از آن كه قربانى ذبح كند كه
چيزى بعهده‌اش نيست و بعد از ذبح، قيمتى ندارد در اين صورت لازم است
احتياطا كه با فقير، سهميه او را حساب و مصالحه نمايد يا خير
ج - با فرض اين كه قيمت ندارد و فقير مؤمنى نباشد كه آن را اگر
به او صدقه بدهند قبول كند رعايت اين احتياط، واجب نيست.
253 - س - راجع به قربانى و ذبح آن در شب يازدهم نظر مباركتان را
مرقوم فرمائيد.
ج - ذبح در شب يازدهم بنابر احوط، جايز نيست و اگر در روز
عيد ذبح نكرد روز يازدهم ذبح نمايد.
254 - س - حاج از روى غفلت و يا جهل به مسأله در روز عيد، گوسفند
بىشاخ (كل) كشته است و بعد به مسألة توجه پيدا كرده آيا در صورت تمكن
از مسافرت حج، واجب است حج را اعاده كند و يا قربانى بفرستد كافى
است
ج - لازم نيست مجددا حج برود فقط قربانى صحيح بفرستد كافى است.
255 - س - مردى دو گوسفند قربانى خريده كه يكى را براى خود و ديگرى
را براى زنش ذبح كند آيا تعيين قربانى لازم است يا نه؟
ج - بلى تعيين لازم است و بدون آن كفايت نمىكند.
256 - س - ذبيحه را بايد در موقع ذبح و رو به قبله كرد حال به طرف راست
و يا چپ بخوابانند و يا ايستاده ذبح كنند تفاوت مىكند؟
ج - ظاهرا تفاوت نمىكند.
86

257 - س - حاج پيش از قربانى خودش مىتواند جهت ديگران، قربانى
كند يا نه؟
ج - مانعى ندارد.
258 - س - اگر از حاج در حال احرام عملى سر زند كه موجب كفاره است
حيوان كفاره را در كجا بايد ذبح يا نحر كند؟
ج - در احرام عمره تمتع احوط آن است كه در مكه ذبح يا نحر
نمايد و اگر در احرام حج است بايد در منى نحر يا ذبح كند و اگر عمدا يا
از روى فراموشى در اين دو مكان ذبح نكرد در صورت امكان بايد نايب
بگيرد كه از طرف او در منى يا مكه ذبح نمايد و اگر ممكن نشد در شهر
خودش يا در جاى ديگر رجاءا ذبح نمايد.
259 - س - در حيوان كفاره نيز رعايت شرايط حيوان قربانى در منى لازم
است يا خير؟
ج - احتياط مستحب رعايت آن شرايط است.
260 - س - آيا اجازه مىدهيد كه در حال ضرورت يك نفر به نيابت از چند
نفر قربانى نمايد؟
ج - در قربانى مباشرت شرط نيست و مىتواند وكيل انجام دهد
هر چند ضرورت نباشد لكن بايد در حين قربانى قصد كند كه اين گوسفند
قربانى زيد است مثلا اگر چند گوسفند به قصد چند نفر قربانى كند بدون
قصد تعيين صحيح نيست.
87

(بيتوته در منى)
261 - س - زنها مىتوانند شب دوازدهم ذى الحجه رمى جمرات بنمايند
و همان شب به مكه بروند و ديگر به منى برنگردند يا بايد مانند مردان تا ظهر
در منى بمانند؟
ج - بايد مانند مردان تا ظهر روز دوازدهم در منى بمانند.
262 - س - حاج روز عيد براى انجام طواف از منى به مكه رفت و در مراجعت
به واسطه راه بندان نزديك نصف شب و يا بعد از نصف شب به منى رسيد آيا
كفاره بر او واجب است يا نه؟
ج - بر حاج واجب است از اول شب تا نصف آن در منى بماند و
در فرض سؤال كه بعلتى در مقدارى از شب ترك بيتوته نموده و بقيه را
بيتوته كرده كفاره واجب نيست.
263 - س - در مناسك فرموده ايد حاج مىتواند در شب يازدهم و
دوازدهم بعد از نصف شب براى بقيه اعمال حج به مكه برود و احتياط
آنست كه قبل از طلوع فجر داخل مكه نشود. عرض مىكنم اگر بعد از طلوع
فجر داخل شود به ازدحام جمعيت بر خورد مىكند و هوا گرم مىشود و انجام
طواف حج و طواف نساء مشكل خواهد شد حال آيا جايز است قبل از طلوع
فجر شروع به اعمال حج كند يا نه؟
ج - بلى مىتواند قبل از طلوع فجر، مشغول طواف شود و عمل به
احتياط، واجب نيست.
88

(مسائل متفرقه حج)
264 - س - شخصى در اول ماه ذيحجه وارد مكه شود بعد از خاتمه عمره
تمتع و قبل از انجام حج تمتع مىتواند عمره مفرده انجام دهد يا نه وهكذا
بعد از اعمال حج تمتع مىتواند بدون فاصله عمره مفرده را انجام دهد يا نه؟
ج - بعد از احرام عمره تمتع، جايز نيست بدون حاجت از مكه
بيرون برود و جايز نيست قبل از حج عمره مفرده بجا آورد ولى بعد از
اتمام حج تمتع، عمره مفرده جايز است و فاصله لازم نيست.
265 - س - اگر حمله دار و يا از كارگران كاروان حج، براى اجاره منزل
به مكه بروند و در مسجد تنعيم به نيت عمره مفرده، محرم شوند و بعد از
اعمال عمره به جده و يا به مدينه مراجعت كنند دوباره براى اعمال حج
و عمره تمتع از ميقات گاه محرم شوند جايز است يا خير؟
ج - مانعى ندارد به شرط آن كه اجير براى حج تمتع بلدى نباشد
بنابر احتياط و بعد با تمكن بايد براى عمره تمتع برود به يكى از ميقاتها
و جده به نظر حقير ميقات نيست.
266 - س - اگر جهلا عمره مفرده را بعد از عمره تمتع و قبل از حج بجا آورد
تكليف او نسبت به حج چيست؟
ج - بايد حج تمتع را بجا آورد و حج او صحيح است.
267 - س - چه مىفرمائيد نسبت به شخصى كه قبل از غروب آفتاب شب
سيزدهم از منى كوچ كرده و بعد از ساعتى مثلا مراجعت به منى مىنمايد آيا
واجب است شب را بماند و فردايش رمى جمرات نمايد يا نه؟
ج - واجب نيست.
89

268 - س - زنان و پير مردان و بيماران و كسانى كه خوف از مشقت و
ازدحام دارند آيا جايز است شب دوازدهم بعد از بيتوته در منى رمى
جمرات را شبانه انجام داده به مكه معظمه بروند و ديگر به منى برنگردند يا خير
ج - جايز است.
269 - س - هر گاه مصدود از دخول مكه يا از طواف و غير آن از اعمال
عمره مفرده جهلا بالحكم در محل صد ذبح و تقصير ننمود و بعد از مراجعت
به وطن، عالم به حكم شد تكليفش نسبت به خروج از احرام چيست؟
ج - در هر جا متذكر شد چنانچه فرستادن هدى به مكه يا منى ممكن
باشد بفرستد و اگر فرستادن هدى به مكه يا منى ممكن نباشد در محل تذكر
ذبح كند و تقصير نمايد و از احرام خارج شود.
270 - س - شخصى وصيت كرده كه فلان قسمت از ملك مرا بفروشيد و
دو حج جهت خودم و پدرم خريدارى كنيد و اكنون ملك مورد وصيت زائد
بر قيمت دو حج است آيا مبلغ زيادى را واجب است در امور خيريه ديگر
مانند نماز و روزه مصرف كنند يا به ورثه برمىگردد با اين كه تمام ملك مورد
وصيت (از ثلث مالش بيشتر نيست؟
ج - در اين صورت ممكن است بر كيفيت حج بيفزايند مثل اين كه
شرط كنند بعض مستحبات انجام داده شود يا شخصى را كه عالمتر به مسائل
و احكام باشد استيجار نمايند و اگر باز هم زياد آمد ملك ورثه است.
271 - س - اگر شخصى در دو سال مجاورت خود در مكه، مستطيع شود يا
در وطن خود مستطيع شود بخواهد حجة السلام را بعد از دخول در سال
چهارم مجاورت، انجام دهد آيا حج تمتع بجا آورد يا افراد؟
ج - در فرض سؤال كه استطاعت در بين دو سال مجاورت حاصل
شده واجب است حج تمتع بجا آورد لكن اگر بعد از گذشتن دو سال حج را بجا
90

آورد اولى مراعات احتياط است.
272 - س - اگر در سال چهارم مجاورت خود در مكه مستطيع شود و قبل
از اتيان حج واجب معرضا عن المجاوره، به وطن خود برگردد آيا حج مستقر
در ذمه را تمتعا بجا آورد يا افرادا؟
ج - حج افراد بجا آورد.
273 - س - آيا زنى كه حيض شده و تا قبل از هشتم پاك نمىشود بجاى
آن كه حج افراد بجا آورد مىتواند براى عمره تمتع نائب بگيرد و براى حج
تمتع محرم شود يا نه؟
ج - در فرض سؤال اگر نمىتواند اعمال عمره را بجا آورد و وقوف
عرفات را درك كند لازم است حج افراد بجا آورد و اگر محرم با حرام
تمتع شده عدول به افراد نمايد و بعد از حج، عمره مفرده بجا آورد.
274 - س - اذا رمى الحاج يوم العيد و ذبح فغرب عليه الشمس فهل
يجوز له ان يحلق بعد المغرب ليلة الحادى عشر اولا ويحلق صباح الغد؟
ج - لايبعد اجزاء الحلق في الليل في الفرض المرقوم وان كان
الاولى الحلق يوم الحادى عشر.
275 - س - بيابان عرفات و مشعر و منى جميعا حرم محسوب است يا اين كه
عرفات، خارج از حرم است؟
ج - حدود حرم مشخص است عرفات جزء حرم نيست و منى و
مشعر جزء حرم است.
276 - س - آيا انسان در عمره مفرده يا عمره تمتع يا حج تمتع مىتواند
اعمال را با فاصله انجام دهد مثلا يك روز طواف كند و روز ديگر نماز آن را
بخواند و روز ديگر سعى و روز ديگر تقصير و روز ديگر طواف نساء را بجا
91

آورد يا نه.
ج - اگر چنين كند عمل صحيح است لكن در بعض صور معصيت
كرده است.
277 - س - اگر كسى در سال استطاعت به قصد استيطان در مكه بدون
اعراض از وطن اصلى به مكه مشرف شود آيا حج تمتع انجام دهد يا افراد؟
ج - تمتع بجا آورد.
278 - س - استطاعت نسبت به حج منذور مقدمه وجوب است يا مقدمه
واجب يا فرق است بين نذر حجة السلام و نذر غير آن؟
ج - اگر نذر حجة السلام باشد استطاعت شرط وجوب حج است و
موجب تحقق نذر و اگر نذر غير حجة السلام باشد استطاعت شرعيه نه شرط
وجوب حج است و نه شرط صحت نذر بلكه قدرت عقليه بر حج شرط
صحت و انعقاد نذر است.
279 - س - سجده كردن بر سنگهائى كه مسجد الحرام ومشاهد مشرفه
به آن فرش شده از سنگ مرمر و غير آن جايز است يا خير؟
ج - بلى جايز است و معادنى كه سجده بر آن جايز نيست معادنى
است كه عرفا بر آنها زمين گفته نمىشود مثلا طلا و نقره و عقيق و مس و
برنج و ساير فلزات.
280 - س - روزه گرفتن در روزهاى تشريق جايز است يا نه؟
ج - بر كسى كه در منى باشد حرام است.
281 - س - شخصى مؤسس سينما است و امسال به حج مشرف شده و در
مراجعت از حج، باز هم به كار خود ادامه مىدهد اكنون راجع به اين شخص
چه مىفرمائيد؟
ج - تاسيس وبناء مؤسساتى كه سبب گمراهى و فساد اخلاق جامعه
92

اسلام است و كمك به آن به هر نحو باشد حرام است اميد است انشاء الله
شخص مذكور، با مشاهده نمونه هاى عالم قيامت، از اين اجتماع دينى،
در مكه معظمه متنبه گردد و مخصوصا آتش سوزى وادى منى سبب عبرت و
بيدارى او شده باشد و توجه او همچنان به خداوند قهار، جلب كه از روى
حقيقت از گناهان گذشته توبه كرده باشد و پس از مراجعت، توبه خود را
نشكند و هم چنان كه سزاوار و شايسته مسلمانان حقيقى است موافق رضاى
حق تعالى عمل كند.
282 - س - ما حكم من نسى الرمى او الذبح او الحلق يوم العيد ورمى
او ذبح او حلق او قصر في ليلة الحادى عشر نسيانا او جهلا او عمدا؟
دبى مجلس اداره الاوقاف الجعفريه.
ج - ان كان المنسى هو الرمى وقد تذكر قبل مضى ايام التشريق
وجب عليه احتياطا ان يرمى قضاء كل يوم في غده وان مضى ايام التشريق
فان كان متمكنا من قضائه بنفسه في العام المستقبل فليقضه بنفسه و الا
فيستنيب من يرمى عنه يوم العيد في العام المستقبل وان كان المنسى هو
الذبح وقد ذبح في ليلة الحادى عشر فلا يبعد الاجزاء وان كان الاحوط
ان يذبح في النهار ايضا وان كان المنسى هو الحلق وقد حلق في ليلة
الحادى عشر فالاجزاء في الفرض المرقوم لا يخلو عن قوة.
283 - س - از بعض علماء شنيده شده) روايت داريم موقعى كه حاج از مكه
برگشت تا چهار ماه گناهى بر او نوشته نمىشود) از مقام شامخ مستدعى هستم
اولا بفرمائيد كه آيا اين طور روايتى داريم يا نه و بر فرض بودن روايت،
سندش صحيح است يا نه و در صورت صحت سند آن روايت را چطور معنى
نمائيم؟
93

ج - بلى اين مضمون، در احاديث شريفه وارد شده ولى در بعض
احاديث، مقيد شده به عدم اتيان كبيره و در بعض ديگر مقيد شده بعدم
اتيان موجبه شيخ الطائفه قدس سره در تهذيب جلد پنجم صفحه نوزده
و بيست طبع جديد در باب ثواب الحج بسند صحيح از معاوية بن عمار از
حضرت صادق عليه السلام حديثى روايت كرده كه در ذيل آن مىفرمايد
(انى لك ان تبلغ ما يبلغ الحاج قال ابو عبد الله عليه السلام ولا تكتب
عليه الذنوب اربعة اشهر وتكتب له الحسنات الا ان ياتى بكبيرة)
بنابر اين گناهانى كه در اين چهار ماه نوشته نمىشود صغيره است و اين مطابق
است با مفاد آيه كريمه (ان تجتنبوا كبائر ما تنهون عنه نكفر، عنكم
سيئاتكم) وثقه الاسلام كلينى رضوان الله عليه در جامه كافى جلد چهارم
صفحه دويست و پنجاه و چهار، طبع جديد باب فضل الحج والعمره
وثوابها به سند خود از سعد اسكاف از حضرت ابي جعفر عليه السلام روايتى
در فضل حاج روايت كرده است كه در ذيل آن امام عليه السلام مىفرمايد
(فاذا قضى نسكه غفر الله له ذنوبه وكان ذوالحجة والمحرم وصف و شهر
ربيع الاول اربعة اشهر تكتب له الحسنات ولا تكتب عليه السيئات الا ان
ياتى بموجبة فاذا مضى الاربعة الاشهر خلط بالناس) هر چند علامه مجلسى
عليه الرحمه در مرآت العقول دو احتمال در موجبه داده يكى آن كه مراد
كبيره است كه موجب آتش است ديگر آن كه گناهى است كه موجب كفر شود و
فرموده احتمال اول، اظهر است ولى با توجه به روايت معاوية بن عمار
اطمينان، حاصل مىشود كه مراد از موجبه، كبيره است بنابر اين، گناهى
كه نوشته نمىشود گناهى است كه در كتاب و سنت موجب دخول در آتش
نشده باشد.
شيخ الطائفه در تهذيب صفحه نوزده جلد پنجم اين حديث را از
94

سعد اسكاف، روايت فرموده به عبارتى كه با اين عبارت، اختلاف دارد،
و جمله (الا ان ياتى بموجبة) را ندارد وايشان، ذيل حديث را اين نحو
روايت فرموده‌اند (فاذا قضى نسكه غفر الله له بقية ذى الحجة والمحرم و
صفر و شهر بيع الاول فاذا مضت اربعة اشهر خلط بالناس) ولى معتمد همان
روايت كافى است زيرا معلوم است كه در نقل تهذيب، روايت، مختصر شده
و مثل نقل بمضمون است و علاوه جمله (الا ان ياتى بموجبة) از آن اسقاط
شده و در دوران امر بين زياده و نقيصه، اصالت عدم زياده بر اصل عدم
نقيصه مقدم است و فرضا هم اين دو اصل را حجت بدانيم در خصوص
مورد با توجه به روايت معاوية بن عمار ظاهر اين است كه اين جمله،
اسقاط شده و نسخه كافى صحيح است و احتمال اين كه جمله (الا ان ياتى
بكبيرة) يا (الا ان ياتى بموجبة) در اين دو روايت از بعض روات به عنوان
شرح و تفسير حديث اضافه شده باشد بسيار بعيد است و فرضا هم اين نحو
باشد از رحمت و مغفرت و كرم و فضل خداوند متعال، بعيد نيست كه مقرر
فرمايد تا چهار ماه،
مؤمنى كه حج بجا آورده مطلق گناهانى كه تحت فشار؟
تأويلات نفس و غلبه هوا از او صادر شده (نه بنحو بى اعتنائى و استخفاف
به امر خداوند) مورد آمرزش خداوند واقع شود و كس نمىتواند رحمت واسعه
و تفضل خدا را كه خود به آن مقام و محل مغفرت و رحمت وتفضل است محدود
كند بلى اين حديث كسى را كه از روى بى اعتنائى و استخفاف به امر و نهى
خدا معصيت نمايد يا اين كه بخواهد با تشبث به اين حديث، در اين چهار
ماه، هر گناه و معصيتى را مرتكب گردد شامل نمىشود و از ابتداء تا حال هم
هيچ كس از اين اخبار، استفاده نكرده كه حاج تا چهار ماه، مرخص و آزاد
است و با اتكاء به اين حديث، مرتكب هر معصيتى بخواهد بشود كه اين
برداشت وتلقى البته صحيح نيست.
95

284 - س - شخصى در بلد مستطيع نيست ولى در ميقات، مستطيع
مىشود آيا حج او مجزى از حجة السلام هست يا نه
ج - مجزى است.
285 - س - استظلال در شب چه حكمى دارد؟
ج - احتياطا يك گوسفند بعنوان كفاره بكشد.
286 - س - عبور از زير پلهائى كه در مسير ساخته اند چگونه است؟
ج - صدق استظلال مشكل است زيرا متبادر از استظلال اين است كه
به اختيار خود سايه بر سر خود بيفكند.
287 - س - طواف عمره تمتع را از داخل حجر اسماعيل انجام داد و
تقصير كرد و از احرام خارج شد و در وقت طواف حج متوجه شده اكنون
تكليف او چيست؟
ج - حج اول مبدل به حج افراد مىشود و بايد بعد از اكمال حج،
عمره مفرده بجا آورد.
288 - س - نائب، نماز طواف منوب عنه را با فاصله بجا آورد چه صورت
دارد؟
ج - بايد بدون فاصله، بجا آورد ولى اگر با فاصله انجام داد
مضر به نمازى كه منوب عنه خودش خوانده است نيست.
289 - س - شخصى خيال كرده كه هفت بار سعى بين صفا و مروه مركب از
رفتن و بازگشتن است و با اين اعتقاد چهار ده مرتبه سعى كرده آيا صحيح
96

است يا نه؟
ج - صحت آن محل تأمل است.
290 - س - حمل مغضوب در حال احرام خصوصا در حال طواف چه صورت
دارد؟
ج - اگر حركتى اضافه بر حركات طواف ايجاد نكند مانع ندارد
مانند نماز.
291 - س - آيا زنها و ساير معذورين مىتوانند در شب عيد، رمى جمره
عقبه نمايند و به ديگرى وكالت دهند كه در روز عيد براى آنها قربانى كند
و خودشان بعد از تقصير براى طواف و ساير اعمال به مكه روند يا نه؟
ج - بلى مىتوانند.
292 - س - كسى كه در ميقات براى عمره تمتع و يا در مكه براى حج،
محرم شد اگر بىاختيار او را از ميقات يا از مكه بيرون ببرند و برگردانند چه
صورت دارد؟
ج - فعلا مانعى به نظر نمىرسد لكن در عمره تمتع، احتياط
آن است كه در مراجعت و مرور به ميقات يا محاذى آن، نيت و تلبيه را تكرار كند.
97